محمدرضا آزادی نژاد؛ سروناز تربتی؛ لیلا نیرومند؛ امیدعلی مسعودی
چکیده
این مقاله درصدد «تحلیل گفتمان انتقادی پیامهای فرهنگی و سیاسی شهرداری تهران» است که از سال 1385 تا 1395 خورشیدی بر روی بیلبوردهای شهری انتشار یافتهاند. هدف کلی شناخت این گفتمان است، بنابراین، فرایند مطالعة کیفی آن بر اساس روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه انجام یافت. شناخت دالهای مرکزی، شناور و وقتهای مفصلبندیشده شهرداری ...
بیشتر
این مقاله درصدد «تحلیل گفتمان انتقادی پیامهای فرهنگی و سیاسی شهرداری تهران» است که از سال 1385 تا 1395 خورشیدی بر روی بیلبوردهای شهری انتشار یافتهاند. هدف کلی شناخت این گفتمان است، بنابراین، فرایند مطالعة کیفی آن بر اساس روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه انجام یافت. شناخت دالهای مرکزی، شناور و وقتهای مفصلبندیشده شهرداری تهران که برای به حاشیهراندن و غیریتسازی مؤلفههای گفتمانی رقیب بکار برده است بهعنوان پرسشها و اهداف این تحقیقاند. محقق با انتخاب هدفمند تعداد 25 نمونه طرح گرافیکی از میان جامعة آماری و نیز تحلیل جداگانة هر یک از آنها، به اشباع نظری رسید. روش تحقیق، بر اساس روش کیفی تحلیل گفتمان منطبق بر رویکرد پساساختارگرایی لاکلا و موفه است. نتایج و برونداد این پژوهش بیانگر آن است که؛ دال مرکزی «ولایتمداری» در محور و کانون گفتمان این نهاد قرار گرفته است. دالهای شناور «مدیریت جهادی»، «روحانیت» و «غربستیزی»، با پیوند به پیرامون و حول کانون مرکزی، مفصلبندی گفتمان شهرداری تهران با خاستگاه گفتمان «اصولگرایی» را، تشکیل دادهاند. همچنین از طریق برجستهسازی مؤلفههای گفتمان خودی و به حاشیهراندن دالهای مفصلبندی رقیب، از لایههای پنهان این پیامها قابلفهم است که هدف پنهان آن، هژمونی فرهنگی و ایدئولوژی گفتمان اصولگرایی و نیز دستیابی به قدرت سیاسی شهردار تهران است.
معصومه میرزاخانی؛ باقر ساروخانی؛ حسن خجسته باقرزاده
چکیده
این مقاله با هدف بازنمایی و تفسیر گفتمانهای بدن در آگهیهای بازرگانی شبکه یک سیمای ملی؛ به بازخوانی و طبقهبندی متون برآمده از آگهیها پرداخته است. برای دست یافتن به هدف، 72 آگهی بهصورت هدفمند در بازه زمانی سال 95 انتخاب و تحلیل شد. بهنحویکه با بهرهگیری از قابلیتهای روش تحلیل گفتمان و چارچوب نظری جامعهشناسی تفسیری، سه گفتمان ...
بیشتر
این مقاله با هدف بازنمایی و تفسیر گفتمانهای بدن در آگهیهای بازرگانی شبکه یک سیمای ملی؛ به بازخوانی و طبقهبندی متون برآمده از آگهیها پرداخته است. برای دست یافتن به هدف، 72 آگهی بهصورت هدفمند در بازه زمانی سال 95 انتخاب و تحلیل شد. بهنحویکه با بهرهگیری از قابلیتهای روش تحلیل گفتمان و چارچوب نظری جامعهشناسی تفسیری، سه گفتمان «لذت و خوشایندی»، «سلامت» و «منزلتِ» بدن، در تبلیغات بازنمایی شده است. در گفتمان لذت و خوشایندی، «حس و حال خوب»، در گفتمان سلامت، «عافیت جسم» و در گفتمان منزلتِ بدن، «شأن برتر یا پرستیژ» بهعنوان دال مرکزی شناسایی شد. در برآیند کلی مطالعه گفتمان تبلیغات بازرگانی در حوزه بدن، مشخص گردید این گفتمانها تحت گفتمان بزرگتر «جسمی یا بیولوژیکی» برساخت میشود و دال مرکزی مجموع این گفتمانها «انسان مصرفی» است. برحسب نتایج به نظر میرسد، هر یک از گفتمانها متأثر از خاستگاههای متنوع و نظریههایی هستند؛ که متناسب با سیاستهای حاکم بر رسانه ظهور یافتهاند.
زهرا سخی؛ عبدالله گیویان؛ محمد دادگران
دوره 6، شماره 11 ، بهار 1389، ، صفحه 61-95
چکیده
رسانهها ابزار بیان ایدئولوژیک گفتمانها هستند و از طریق آنها میتوان ایدئولوژی را به سطح جامعه تزریق کرد. از این لحاظ برای دریافت روند تطوری گفتمان حاکم، میتوان از رسانهها به عنوان مرجعی مطالعاتی استفاده کرد. سینما به علت تصویری بودن و همه گیر بودن در میان رسانههای جمعی از جایگاه والایی برخوردار است.
تغییرات گفتمانی بر نحوة ...
بیشتر
رسانهها ابزار بیان ایدئولوژیک گفتمانها هستند و از طریق آنها میتوان ایدئولوژی را به سطح جامعه تزریق کرد. از این لحاظ برای دریافت روند تطوری گفتمان حاکم، میتوان از رسانهها به عنوان مرجعی مطالعاتی استفاده کرد. سینما به علت تصویری بودن و همه گیر بودن در میان رسانههای جمعی از جایگاه والایی برخوردار است.
تغییرات گفتمانی بر نحوة رویارویی با دیگری تاثیر میگذارد. از یک سو، «دیگری» و تعریفی که از آن در طول روندهای گفتمانی گوناگون شده است برای ساخته شدن هویت ملی و اجتماعی یک ملت، نقشی اساسی ایفا کرده است. از سوی دیگر،«خودی» همواره برای تعریف هویت ملی و جداسازی خود از غیر، به غیریت سازی میپردازد و میتوان گفت که رسانههای جمعیتنها یکی از ابزار ساخت و بازتولید دیگری و بازتعریف «خود» است.
در پژوهش حاضر گفتمان «خود/ دیگری» در سینما مورد بررسی قرار میگیرد. تا نحوة بازنمایی «دیگری» و بازتولید «خود» در مقابل آن و شکل گیری هویت «خودی» تعریف شود. بنابراین «دیگری» به تنهایی مسئلة این تحقیق نبوده است و تا جایی مورد کنکاش
قرار میگیرد که «خودی» نیز حضور داشته باشد.
برای رسیدن به پاسخ مسئلة تحقیق از سه سطح تحلیل برای بررسی نمونههای منتخب استفاده شده است. چرا که سعی شده است از سطح توصیف صرف فراتر رفته و وارد تحلیل گفتمانی متون شویم. در سطح اول از الگوی روایت «بارت» برای بررسی معنای ضمنی و آشکار سکانسهای مورد تحلیل استفاده شده است و در سطح دوم الگوی «سلبی و کادوری» برای توصیف نشانه شناختی مبنای کار قرار داده شده است. در ادامه با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی ونداک، گفتمان «خود/دیگری» متن تحلیل شده است.
الگویهای مذکور واسازی و کنکاش در سطوح مختلف متن را برای محقق فراهم میکنند. با مشاهده و بررسی و تحلیل فیلمها آنچه که در مواجهه با دیگری در تمام متون دیده شده است؛ «استعارة سفر» برای مواجهه با غرب است. در تمام فیلمهای انتخابی «خودی» به سفر میرود یا از سفر غرب باز میگردد. و در اکثر نمونهها «خودی» از این مواجهه و سفر پشیمان و نادم باز میگردد. و در نهایت دیگری طرد و نفی میشود.
ایدة مسلط در اکثر قریب به اتفاق متون «بازگشت به خویشتنِ اصیل و بومی»، در مقابل غربِ مطرود، است. غرب با ایدههای مختلف در این متون طرد میشود؛ گاهی با ایده وحشت زایی و گاه عقلانیت ابزاری غربی در مقابل «خودی» قرار داده میشود. در نتیجه آنچه از تحلیل فیلمهای بررسی شده بر میآید این است که، غرب در سینمای معاصر ایران همراه با جهت گیری رسانهای، طرد شده و منفور قلمداد شده است.