حسن گل بخشی؛ مهدخت بروجردی علوی؛ مجید سعادتی
چکیده
این پژوهش باهدف شناسایی راهکارهای تقویت نقشآفرینی تلویزیون در پیشگیری از وقوع جرم در شهر بندرعباس و برای پاسخ به این سؤال انجامشده است که چگونه تلویزیون میتواند در پیشگیری از وقوع جرائم در این شهر اثرگذار باشند. برای پاسخ به این سؤال از روش دلفی در دو مرحله برای گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شد. تعداد 42 نفر از صاحبنظران ...
بیشتر
این پژوهش باهدف شناسایی راهکارهای تقویت نقشآفرینی تلویزیون در پیشگیری از وقوع جرم در شهر بندرعباس و برای پاسخ به این سؤال انجامشده است که چگونه تلویزیون میتواند در پیشگیری از وقوع جرائم در این شهر اثرگذار باشند. برای پاسخ به این سؤال از روش دلفی در دو مرحله برای گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شد. تعداد 42 نفر از صاحبنظران در رشتههای حقوق، جامعهشناسی و علوم ارتباطات اجتماعی استان هرمزگان که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند پانل دلفی را تشکیل دادند. بر اساس یافتههای این پژوهش، صاحبنظران درحالیکه که مشکلات «اقتصادی و معیشتی»، «فقر فرهنگی و اجتماعی» و «قرار گرفتن بندرعباس در مسیر ترانزیت کالاهای قاچاق و مشروبات الکلی» را مهمترین دلایل بروز رفتارهای مجرمانه در شهر بندرعباس ارزیابی کردند، «بالا بردن کیفیت برنامهها برای کاهش تمایل مردم به استفاده از برنامههای شبکههای ماهوارهای»، «آگاهیبخشی درباره قوانین بهمنظور ارتقای سطح معلومات حقوقی مردم» و «تولید پویانماییهای آموزنده اجتماعی و اخلاقی برای کودکان و نوجوانان» را مهمترین راهکارهای پیشگیری از وقوع جرائم خشن در بندرعباس با استفاده از رسانه تلویزیون دانستند.
مهدخت بروجردی علوی؛ محمد مهدی رحمتی
چکیده
رسانۀ خدمت عمومی برمبنای مسئولیتپذیری اجتماعی شکل گرفته است. نظام مطلوب مدیریت رسانه در سازمان صداوسیما به الگوی رسانه خدمتمحور نزدیکتر است. حضور مؤثر در زیست بوم صنعت رسانه و محتوا، نیازمند برنامه ریزی راهبردی و مهمتر از آن ارزیابی و اصلاح این راهبردها است. فقدان شاخصهای مناسب ارزیابی عملکرد، موجب اتلاف منابع مالی ...
بیشتر
رسانۀ خدمت عمومی برمبنای مسئولیتپذیری اجتماعی شکل گرفته است. نظام مطلوب مدیریت رسانه در سازمان صداوسیما به الگوی رسانه خدمتمحور نزدیکتر است. حضور مؤثر در زیست بوم صنعت رسانه و محتوا، نیازمند برنامه ریزی راهبردی و مهمتر از آن ارزیابی و اصلاح این راهبردها است. فقدان شاخصهای مناسب ارزیابی عملکرد، موجب اتلاف منابع مالی و سرمایه های انسانی خواهد شد. حوزۀ فنی و زیرساخت بهعنوان یکی از مهمترین حوزههای کلیدی سازمان صداوسیما، نیز از این قاعده مستثنی نیست. هدف اصلی این پژوهش «شناسایی شاخص های ارزیابی برنامه های راهبردی حوزۀ فنی و زیرساخت سازمان صداوسیما برای تحقق مفاهیم رسانه خدمت عمومی است.» محقق در گام نخست، با استفاده از روش اسنادی، متون و منابع مهم انتشاریافته توسط مراجع بین المللی در حوزۀ رسانه خدمت عمومی را مورد بررسی قرار داده و 11 مفهوم را احصاء نموده است. در گام دوم، با تطبیق کلیه برنامه های راهبردی حوزۀ فنی و زیرساخت سازمان صداوسیما با این مفاهیم، چهار استراتژی (مشتمل بر ده برنامه راهبردی) متناظر با دو مفهوم رسانۀ خدمت عمومی یعنی «جامعیت» و «تمایز» استخراج شد که نشان میدهد در برنامهریزی راهبردی سازمان صداوسیما، ویژگی های این نظام رسانه ای انعکاس یافته است. در نهایت، با استفاده از کارت امتیازی متوازن و برگزاری چهار جلسه گروه متمرکز با حضور 6 نفر از مدیران کل و 9 نفر کارشناس خبره حوزه فنی که بهصورت هدفمند انتخاب شدند، شاخصهای ارزیابی در چهار بعد فرایندها، مالی (اقتصاد رسانه)، رشد و یادگیری (سرمایه انسانی) و مشتری (مخاطب و ذینفع) شناسایی و تبیین شده است.
مهدخت بروجردی علوی؛ سید محمد مهدی زاده؛ محسن شاکری نژاد
چکیده
یکی از کارکردهای اساسی رسانهها، بازنمایی واقعیتهای جهان خارج برای مخاطبان است. تصویری که ما بهمثابه یک مخاطب از پدیدههای مختلف داریم، در موارد زیادی ناشی از تجربه مواجهه با گزارشها و تصاویری است که بهوسیله رسانهها ارائه شده است. چادر بهعنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزة پوشش زنان است که در ...
بیشتر
یکی از کارکردهای اساسی رسانهها، بازنمایی واقعیتهای جهان خارج برای مخاطبان است. تصویری که ما بهمثابه یک مخاطب از پدیدههای مختلف داریم، در موارد زیادی ناشی از تجربه مواجهه با گزارشها و تصاویری است که بهوسیله رسانهها ارائه شده است. چادر بهعنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزة پوشش زنان است که در طول سالها، در تلویزیون بازنمایی شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چادر در سالهای پس از انقلاب اسلامی چگونه در سریالهای تلویزیونی بازنمایی شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، شخصیتهای چادری 40 سریال از پربینندهترین سریالهای پخش شده از تلویزیون ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی مورد تحلیل قرار گرفته است. به این دلیل که واحد تحلیل در این پژوهش، «شخصیت» است، بر این اساس تعداد 107 شخصیت چادری این سریالها، بهصورت تمام شماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در سالهای پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از زنان چادری در تلویزیون ارائه نشده است، بهطوریکه زنان چادری یا اساساً حضور پررنگی در سریالهای تلویزیونی ندارند یا اگر دارند اغلب دارای ضعفها و مشکلات مختلفی هستند که در مقایسه با شخصیتهای زن غیر چادری نمود پررنگتری دارد. زنان چادری بهگونهای معنادار؛ مسن، بدون تحصیلات دانشگاهی، از طبقه متوسط و پایین جامعه، دارای مشکلات روحی و روانی و دارای چهرهای متوسط و زشت به تصویر کشیده شدهاند. بر این اساس چادر، پوشش زنی معرفی میشود که احتمالاً کمتر مخاطبی تمایل به همذات پنداری و احیاناً الگوبرداری از او خواهد داشت.