مهدی منتظرقائم؛ محمد حسن یادگاری
چکیده
در این مقاله با استفاده از تحلیل روایت از منظر اقناعی، دو مستند سیاسی درباره «انقلاب اسلامی ایران در سال 57»، مورد مطالعه قرار گرفتهاند. مستندهای مورد نظر «به روایت دربار» و «ایران و غرب(قسمت اول)» بهترتیب محصول صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه بیبیسی میباشند. برای دستیابی به تحلیل روایت این دو مستند ...
بیشتر
در این مقاله با استفاده از تحلیل روایت از منظر اقناعی، دو مستند سیاسی درباره «انقلاب اسلامی ایران در سال 57»، مورد مطالعه قرار گرفتهاند. مستندهای مورد نظر «به روایت دربار» و «ایران و غرب(قسمت اول)» بهترتیب محصول صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه بیبیسی میباشند. برای دستیابی به تحلیل روایت این دو مستند سیاسی، به شیوه تحلیل رتوریکی روایی، ده مقوله محوری پیشنهاد شده است. این مقولهها عبارتند از: راوی شخصیتها 3 . نقطه دید 4. فاصله روایی 5. نقطه شروع 6. اطلاعات پیش فرض 7. تسلسل و علیت روایی 8. مانع و تضاد 9. چرخش 10. پایانبندی. استفاده از این مقولهها در تحلیل روایت مستندها به عنوان ابزارهایی نیرومند در ژانر سیاسی، این امکان را میدهد که وجوه و لایههای پنهان ارتباطی برای متقاعد سازی مخاطبان کشف و درک شود. نتایج نشان میدهد کرد که شبکه بیبیسی برای ساخت مستندی سیاسی، «روایت» را بهمثابه یک عمل اقناعی تلقی میکند تا با شیوهای لطیف به ارائه هدف و گفتمان خاص خود برسد. حال آنکه مستند«به روایت دربار» در قالب محصولی از جانب واحد مرکزی خبر، بهواسطة خبرنگاران، تولیدکنندگان، پژوهشگران و تدوینگران خبری تولید شده است و ظرافتهای فیلم مستند که مهمترین آنها روایت است در آن لحاظ نشده است. درواقع در اولویتگذاری تولیدات صداوسیما، مستند و مستندسازی امری تخصصی لحاظ نشده است و سایه تولید خبری بر روی این قالب تلویزیونی مشاهده میشود.