زهرا خلیلی؛ سیدمحسن بنی هاشمی
دوره 9، شماره 20 ، مهر 1392، ، صفحه 157-188
چکیده
این پژوهش برای شناخت جایگاه تلویزیون در میان خانوادههای ایرانی و بررسی واکنشهای اولیه افراد به زندگی روزمره بدون تلویزیون و جایگزینهای آن، به شکل تحقیقی شبه تجربی انجام شده است. برای دستیابی به میزان اهمّیت تلویزیون در زندگی خانوادههای ایرانی این سوال مطرح شد که دلایل و میزان تماشای تلویزیون برای مشارکت کنندگان چیست؟ سپس ...
بیشتر
این پژوهش برای شناخت جایگاه تلویزیون در میان خانوادههای ایرانی و بررسی واکنشهای اولیه افراد به زندگی روزمره بدون تلویزیون و جایگزینهای آن، به شکل تحقیقی شبه تجربی انجام شده است. برای دستیابی به میزان اهمّیت تلویزیون در زندگی خانوادههای ایرانی این سوال مطرح شد که دلایل و میزان تماشای تلویزیون برای مشارکت کنندگان چیست؟ سپس از آنها خواسته شد به مدت دو هفته تماشای تلویزیون را متوقف و اطلاعاتی مربوط به شرایط زندگی و احساس خود را از نبود تلویزیون بیان کنند. چارچوب مفهومی این تحقیق بر پایه نظریههای مربوط به استفاده و رضامندی، نظریه کاشت، نظریه وابستگی مخاطب، نظریه اوقات فراغت، نظریه اقناع، نظریه انتقادی نیل پستمن و دیدگاههای سید مرتضی آوینی درباره تلویزیون شکل گرفته است. نتایج نشان میدهد که دلایل خانوادههای ایرانی برای تماشای تلویزیون شامل اولویت دادن به برنامهای خاص و شرایط شخصی هر انسان است. پیامدهای حذف تلویزیون در خانوادهها را میتوان در تنوع در عملکردها، آرامش بیشتر، تغییر در سطح ارتباطات انسانی، برنامهریزی دقیق در زندگی روزمره و جایگزینی فعالیتهای شخصی و رسانهای دیگر مشاهده کرد. پیامد اصلی این کار، تغییر جایگاه تلویزیون در زندگی خانوادهها، افزایش نظم در زندگی و تغییر در نحوه گذران اوقات فراغت است. همچنین با وجود تغییرات خوشایند در سبک زندگی خانوادهها، پس از پایان دوره آزمایشی حذف تلویزیون، افراد تمایلی به تکرار مجدد آن ندارند.