سیامک میراحمدی؛ سیدمحمد دادگران
دوره 6، شماره 14 ، دی 1389، ، صفحه 23-34
حمیدرضا نجفی؛ سیدمحمد دادگران
دوره 6، شماره 13 ، مهر 1389، ، صفحه 32-49
چکیده
بی شک در برنامه سازی رادیویی هدف اصلی ازساخت هر برنامه تاثیرگذاری بر مخاطب است.مخاطب در واقع عامل و علت غایی برنامه سازی است.به عبارتی قصد داریم تا تغییری در نیازها ؛گرایشها ،طرز تفکر او ایجاد کنیم.آنچه در این راستا از اهمیت زیادی برخوردار است توجه به این نکته است که برنامه های ما تا چه اندازه چنین توانایی را داراست.با رعایت چه شرایطی ...
بیشتر
بی شک در برنامه سازی رادیویی هدف اصلی ازساخت هر برنامه تاثیرگذاری بر مخاطب است.مخاطب در واقع عامل و علت غایی برنامه سازی است.به عبارتی قصد داریم تا تغییری در نیازها ؛گرایشها ،طرز تفکر او ایجاد کنیم.آنچه در این راستا از اهمیت زیادی برخوردار است توجه به این نکته است که برنامه های ما تا چه اندازه چنین توانایی را داراست.با رعایت چه شرایطی به این درجه از تاثیرگذاری خواهد رسید؟ما در این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ این سوالات بودیم.
قطعا برخورداری برنامه ها از پشتوانه پژوهشی می تواند بر این تاثیر گذاری بیافزاید و برنامه های رادیو را در مسیر پاسخگویی به نیاز های مخاطب قرار داده و سبب رضایت مندی او به عنوان یکی از مولفه های موفقیت برنامه های رادیویی گردد.برای بررسی وضعیت موجود بهره گیری رادیو از پژوهش در برنامه هایش به منظور تامین نیازهای مخاطبین و رضایت مندی آنان از روش پیمایشی و برای ترسیم وضعیت مطلوب از روش گروه کانونی استفاده کرده ایم.نتایج بدست آمده نشان می دهد که برنامه ها ی برخوردار از چنین پشتوانه ایی توانسته اند مخاطب بیشتری جذب و آنها را از انتخاب رسانه رادیو خشنود سازند.البته در بررسی نتایج بدست آمده به این واقعیت می رسیم که برای رسیدن به وضعیت مطلوب بهره گیری از پژوهش در برنامه ها راههای نپیموده زیادی پیش رو داریم که گام نهادن در آنها ما را در رسیدن به هدفمان که همانا رضایت مندی مخاطب از انتخاب رسانه ما است نزدیکتر می این تحقیق در دو بخش پیمایش و گروه کانونی ما را متوجه ضرورت و اهمیت این مسئله ساخته و برنامه ریزی در این مسیر را ضروری می نماید.کند.توجه به داده های
رامین فنائیان؛ افسانه مظفری؛ سیدمحمد دادگران
دوره 6، شماره 11 ، فروردین 1389، ، صفحه 96-123
چکیده
حاکمیت و تسلط رسانهها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانههای فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگیهای خاص، بر دیگر رسانهها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با تودة مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و میتواند در دیدگاههای فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، ...
بیشتر
حاکمیت و تسلط رسانهها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانههای فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگیهای خاص، بر دیگر رسانهها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با تودة مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و میتواند در دیدگاههای فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، اقتصادی و... مردم تأثیر بگذارد. از این منظر تلویزیون عامل ارتباطی بسیار قوی، وسیع و عمیقی است. از طرف دیگر تلویزیون در زمینة زیبایی شناسی مخاطب و ارتقای سطح سلیقة او و ایفای نوعی نقش فرهنگی توان بالایی دارد. همچنین ارتباط تئاتر و تلویزیون از ابتدای پیدایشِ تلویزیون به شکل تعاملی و دوسویه وجود داشته که به شرط هدایت صحیح، میتواند به ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان این دو منجر شده و هر دو رسانه را منتفع کند. هرگاه این تعامل به درجة مطلوبی ارتقا یابد، هم تئاتر و هم تلویزیون به اهداف خود نزدیکتر میشوند. از طرف دیگر چون تئاتر میتواند به لحاظ عاطفی و فکری نیز تأثیر فراوانی بر مخاطب خود بگذارد، ظرفیت فراوانی برای بیان مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی ایجاد میکند. تئاتر به زعم نگارنده، خود یک رسانه است و اتفاقاً میتواند کامل ترین رسانه نیز باشد؛ زیرا
ویژگیهای منحصر به فرد و یگانهای به لحاظ تأثیرگذاری دارد.
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگیهای دو رسانة تلویزیون و تئاتر بر روی خصیصة فرهنگی این دو رسانه متمرکز شده است و سعی دارد تأثیرگذاری تلویزیون بر توسعة تئاتر را بررسی کند. تعامل، تأثیر و تأثر متقابل و مقایسه میان این دو رسانه نیز مبحثی است که به موازات بحث اصلی در این تحقیق دنبال شده است. بدیهی است هدف ثانویه از انجام پژوهشهایی از این دست، تلاش برای یافتن راهکارها و راهحلهای فرهنگی برای ارتقا و توسعة فرهنگی جامعه است. زیرا تقویت و پرداختن به هنر/ رسانه تئاتر بهدلیل ظرفیتها و ویژگیهایی که دارد ما را در دستیابی به توسعة فرهنگی یاری میرساند.