مهدی صدقی؛ مجتبی امیری
چکیده
تجربه برگزاری مناظرههای انتخاباتی حاکی از آن است که این مناظرهها بجای آنکه فضایی برای دیالوگ و گفتگو نسبت به موضوعات مهم برای جامعه باشد، فضایی بوده که نامزدها به تخریب و تهاجم نسبت به رقبا بپردازند. در این پژوهش پس از دستهبندی انواع تعاملها و کنشهای بین مناظره کنندگان، شرایط علی و زمینهای برای انتخاب راهبردهای متفاوت ...
بیشتر
تجربه برگزاری مناظرههای انتخاباتی حاکی از آن است که این مناظرهها بجای آنکه فضایی برای دیالوگ و گفتگو نسبت به موضوعات مهم برای جامعه باشد، فضایی بوده که نامزدها به تخریب و تهاجم نسبت به رقبا بپردازند. در این پژوهش پس از دستهبندی انواع تعاملها و کنشهای بین مناظره کنندگان، شرایط علی و زمینهای برای انتخاب راهبردهای متفاوت برای کنش، شناساییشده و الگوی پارادایمی برای مدیریت مناظرهها پیشنهادشده است. روش تحقیق این پژوهش نظریه مبنایی یا گراندد تئوری است و دادهها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 14 نفر از کسانی بهدستآمده که صاحبنظر بوده و یا در فرآیند طراحی، تهیه و تولید مناظرهها نقش داشتهاند. یافتههای این مقاله حاکی از آن است که هرچند ویژگیهای شخصی و شخصیت مناظره کنندگان در انتخاب رویکرد ادعا و اقناع یا کنش حمله و دفاع تأثیرگذار است، اما تغییر و باز شدن ناگهانی فضای سیاسی در دوران انتخابات، کوتاه بودن زمان تبلیغات انتخاباتی، پیشفرض عدم بیطرفی برگزارکننده مناظره تلویزیونی نزد برخی از نامزدها و بینندگان، چینش نامناسب ساختار و قواعد مناظره عواملی است که باعث شده مناظره کنندگان بجای دیالوگ و گفتگو به تنش و درگیری گرایش یابند. برای مدیریت مناسب، مناظرهها باید به یک رویداد رسانهای قالب و قواعد مشخص تبدیل شوند.