علی میکائیلی؛ علی اکبر فرهنگی؛ حمید رضا حسینی دانا
چکیده
پژوهش پیشرو باهدف بررسی سبک رهبری مشارکتی و تأثیر آن بر اثربخشی سازمانی در سازمانهای رسانهای با تأکید بر سازمان صداوسیما انجام شده است. پژوهش از حیث هدف کاربردی است، زیرا میتوان از نتـایج ایـن پژوهش جهت ارتقـای اثربخشی سازمانی در سازمانهای رسانهای استفاده کرد و بهطور خاص میخواهیم از نتایج این پژوهش درجهت ارتقای ...
بیشتر
پژوهش پیشرو باهدف بررسی سبک رهبری مشارکتی و تأثیر آن بر اثربخشی سازمانی در سازمانهای رسانهای با تأکید بر سازمان صداوسیما انجام شده است. پژوهش از حیث هدف کاربردی است، زیرا میتوان از نتـایج ایـن پژوهش جهت ارتقـای اثربخشی سازمانی در سازمانهای رسانهای استفاده کرد و بهطور خاص میخواهیم از نتایج این پژوهش درجهت ارتقای اثربخشی سازمانی، در سازمان صداوسیما استفاده کرده و بهصورت میدانی به روش پیمایشی با تحلیل همبستگی و تبیین آن در جامعۀ آماری کارکنان سازمان صداوسیما در تهران انجام شد. نمونه آماری این تحقیق 400 نفر از کارکنان معاونتهای مختلف سازمان صداوسیما در شهر تهران بودهاند. این نمونه با روش تصادفی طبقهای متناسب با اندازه بهصورت سیستماتیک از فهرست کارکنان شاغل در این معاونتها انتخاب شدهاند. پرسشنامههای مورداستفاده، پرسشنامههای استاندارد سبک رهبری مشارکتی (20 سؤال) و پرسشنامه اثربخشی سازمانی (28 سؤال) بوده است. پایایی ابزار (پرسشنامه) با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای سبک رهبری مشارکتی 92 درصد و برای اثربخشی سازمانی 91 درصد بهدست آمده است. مؤلفههای موردبررسی در سبک رهبری مشارکتی عبارتاند از: مشارکت، عدالت، پاسخگویی و احساس مالکیت و مؤلفههای اثربخشی سازمانی نیز عبارتاند از: نوآوری، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و سلامت. نتایج نشان میدهد که بین مؤلفههای سبک رهبری مشارکتی و اثربخشی سازمانی در رسانۀ ملی رابطۀ معنیداری در سطح 1 درصد 01/0> (000/0p=) وجود دارد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بین شاخصهای سبک رهبری مشارکتی و اثربخشی سازمانی در سازمان صداوسیما رابطۀ مستقیم و معنیداری وجود دارد، بهگونهای که کاربرد سبک رهبری مشارکتی سبب افزایش اثربخشی سازمانی در سازمان صداوسیما میشود.
علی اکبر فرهنگی؛ طاهر روشندل اربطانی؛ رضا پور حسین؛ میترا افضلی فاروجی
چکیده
رسانة ملی یکی از بازیگران اصلی فرآیند ترویج علم در کشور است که مسئولیت پیوند حوزة علم و عرصة عمومی و نهادینهسازی گفتمان علمی را بر عهده دارد. هدف از این پژوهش، تبیین الگوی پارادایمی ارتباطات علم در برنامهسازی علمی در تلویزیون است که ضمن احصای شرایط علّی، زمینهای و میانجی به شناسایی راهبردهای مناسب برای کنش متقابل رسانه در فرآیند ...
بیشتر
رسانة ملی یکی از بازیگران اصلی فرآیند ترویج علم در کشور است که مسئولیت پیوند حوزة علم و عرصة عمومی و نهادینهسازی گفتمان علمی را بر عهده دارد. هدف از این پژوهش، تبیین الگوی پارادایمی ارتباطات علم در برنامهسازی علمی در تلویزیون است که ضمن احصای شرایط علّی، زمینهای و میانجی به شناسایی راهبردهای مناسب برای کنش متقابل رسانه در فرآیند رسانهایسازی علم و سرانجام پیامدهای منتج از این الگو میانجامد.روش تحقیق این پژوهش نظریه مبنایی است و دادههابا روش نمونهگیری نظری ازطریق مصاحبه عمیق غیرساختاریافته با 12 نفر از صاحبنظران که در طراحی و راهبری برنامههای علمی نقش داشتهاند، بدست آمد. یافتههای این مقاله حاکی از آن است که الگوی منتخب رسانة ملی در بازنمایی علم، الگوی نقصانی است. دلایل اتّخاذ این الگو عبارت است از دانایکل پنداری رسانه، تصور نادرست از سطح ادراک عامّه از علم، پیچیدهانگاری زبان علم، محدودیت منابع در برنامهسازی علمی، فقدان فرهنگ حمایتگر علم و عدم ثبات و تمایزِ وظایف ساختاری شبکههای عمومی و تخصصی تلویزیون. به این ترتیب با الگوی نقصانی ترویج علم، کنشگری رسانه در حوزة ارتباطات علم با راهبردهایی چون تخصصزدگی، عوامزدگی، کلیشهسازی یا نتیجهگرایی علمی معنا مییابد. درنتیجه، ارائة ایدئولوژیک علم، خلط علم و شبهعلم، برجستهسازی دستاوردهای علمی، عدم ورود علم به حوزة عمومی، ترویج علم محض و عدم ارتباط تعاملی رسانه با عموم و جامعة علمی را به دنبال دارد. بنابراین ضروری است که رسانة ملی با اتخاذ الگوی مشارکت در ترویج علم، از رویکرد همگانیسازی علم به رویکرد درگیرسازی عموم در علم تغییر موضع دهد.