باقر ساروخانی
چکیده
از جهان آماتورسیم در رسانههای جمعی خارج شدهایم. در عصر حرفهای شدن رسانههای جمعی، تبلیغات تجاری اجتنابناپذیر شدهاند. امکان بازگشت نیز نیست. تبلیغات جزء وسیعی از هزینهها را میپوشانند. بنابراین، نیازمند الگویی فراگیر هستیم تا از زوایای مختلف این پدیده را پوشش دهد: اخلاقی بودن تبلیغات تجاری را موجب گردد. رابطه فرهنگ و تبلیغات ...
بیشتر
از جهان آماتورسیم در رسانههای جمعی خارج شدهایم. در عصر حرفهای شدن رسانههای جمعی، تبلیغات تجاری اجتنابناپذیر شدهاند. امکان بازگشت نیز نیست. تبلیغات جزء وسیعی از هزینهها را میپوشانند. بنابراین، نیازمند الگویی فراگیر هستیم تا از زوایای مختلف این پدیده را پوشش دهد: اخلاقی بودن تبلیغات تجاری را موجب گردد. رابطه فرهنگ و تبلیغات تجاری را بیاورد. رقابتپذیری را در عصر تبلیغات شناسایی کند، تا آنجا که قدرت تبلیغاتی یک سازمان یا شرکت قاعده رقابت را آسیب نزند؛ همآنکه به اثرگذاری مطلوب در رابطه با مخاطبان منتهی گردد. بدین معنی: چه بگوییم؟ چگونه و برای کی بگوییم؟ در کدام شرایط ذهنی مخاطبان پیام تبلیغی را وارد کنیم؟ تا اثربخشی آن و ماندگاری آن تضمین شود. تبلیغ خاص فراهم آمده را در کدام رسانه جای دهیم که ظرفیت آن پیام را داشته باشد؟ (باتوجه به ظرفیت یا بیتفاوتی رسانهها)، در کدام شرایط اجتماعی آن تبلیغ را انتقال دهیم؟رسانه ملی بهعنوان رسانه فراگیر باید بتواند، استراتژی جامعی در حوزه تبلیغات تجاری فراهم آورد که در آن، ضمن حراست از اعتبار، اثرگذاری، حدّ مسئولیت و شان رسانه ملی، مخاطبان را از بیشاطلاعی ، اطلاعات غلط و کاذب رهایی بخشد. بنابراین، در سراسر این نوشتار، هدف آنست که رسانه ملی، بهعنوان یک برند در عصر تبلیغات ظاهر شود. ازیکسو، شان و ارزش رسانه ملی حفظ شود، هم ارزش افزوده برند را دریافت دارد؛ از سوی دیگر، تبلیغات حتی تجاری خود محملی برای توسعه پایدار به حساب آیند؛ سوم آنکه تبلیغکننده از اثرات آن منتفع گردد. چهار آنکه مردمان از سرگردانی رها شوند.
معصومه میرزاخانی؛ باقر ساروخانی؛ حسن خجسته باقرزاده
چکیده
این مقاله با هدف بازنمایی و تفسیر گفتمانهای بدن در آگهیهای بازرگانی شبکه یک سیمای ملی؛ به بازخوانی و طبقهبندی متون برآمده از آگهیها پرداخته است. برای دست یافتن به هدف، 72 آگهی بهصورت هدفمند در بازه زمانی سال 95 انتخاب و تحلیل شد. بهنحویکه با بهرهگیری از قابلیتهای روش تحلیل گفتمان و چارچوب نظری جامعهشناسی تفسیری، سه گفتمان ...
بیشتر
این مقاله با هدف بازنمایی و تفسیر گفتمانهای بدن در آگهیهای بازرگانی شبکه یک سیمای ملی؛ به بازخوانی و طبقهبندی متون برآمده از آگهیها پرداخته است. برای دست یافتن به هدف، 72 آگهی بهصورت هدفمند در بازه زمانی سال 95 انتخاب و تحلیل شد. بهنحویکه با بهرهگیری از قابلیتهای روش تحلیل گفتمان و چارچوب نظری جامعهشناسی تفسیری، سه گفتمان «لذت و خوشایندی»، «سلامت» و «منزلتِ» بدن، در تبلیغات بازنمایی شده است. در گفتمان لذت و خوشایندی، «حس و حال خوب»، در گفتمان سلامت، «عافیت جسم» و در گفتمان منزلتِ بدن، «شأن برتر یا پرستیژ» بهعنوان دال مرکزی شناسایی شد. در برآیند کلی مطالعه گفتمان تبلیغات بازرگانی در حوزه بدن، مشخص گردید این گفتمانها تحت گفتمان بزرگتر «جسمی یا بیولوژیکی» برساخت میشود و دال مرکزی مجموع این گفتمانها «انسان مصرفی» است. برحسب نتایج به نظر میرسد، هر یک از گفتمانها متأثر از خاستگاههای متنوع و نظریههایی هستند؛ که متناسب با سیاستهای حاکم بر رسانه ظهور یافتهاند.