محمد حسام پور؛ حسین افخمی
چکیده
چکیده :چینش جدول پخش ( انتخاب و زمان بندی پخش برنامه) ، خروجی اصلی سیاستگذاری تلویزیون می باشد که نقش مهمی در ایجاد هویت و تقویت برند دارد؛ اما در تطور تاریخی تلویزیون و عبور از انحصار (کمیابی) به رقابت (دسترسی) و نهایتا تکثر (فراوانی) یا پساشبکه، جایگاه جدول پخش مورد تهدید واقع شد. در واقع تکثر کانون های تولید محتوا به همراه پیشرفت های ...
بیشتر
چکیده :چینش جدول پخش ( انتخاب و زمان بندی پخش برنامه) ، خروجی اصلی سیاستگذاری تلویزیون می باشد که نقش مهمی در ایجاد هویت و تقویت برند دارد؛ اما در تطور تاریخی تلویزیون و عبور از انحصار (کمیابی) به رقابت (دسترسی) و نهایتا تکثر (فراوانی) یا پساشبکه، جایگاه جدول پخش مورد تهدید واقع شد. در واقع تکثر کانون های تولید محتوا به همراه پیشرفت های تکنولوژی دوران دیجیتال که آسانی و راحتی دیده شدن محتوا را در زمان، مکان و دستگاه مطلوب مخاطب به ارمغان می آوردند، جایگاه جدول پخش ، بیش از پیش مورد تهدید واقع شد. این تحقیق کیفی با رویکرد تاریخی و روش تحلیل اسنادی همچنین با بهره گیری از آمار سنجش مخاطبین و مصاحبه عمیق با 7 کارشناس طراحی جدول پخش در تلویزیون ایران ، ضمن مرور تاریخی جایگاه جدول پخش در تلویزیون، تحولات و دگرگونی های در جدول پخش را مورد بررسی قرار می دهد، این بررسی مرتبط با این سوالِ وسیع تر صورت می گیرد که تلویزیون در عصر پسا شبکه چگونه در حال رشد کردن و توسعه است؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که برخلاف ادعاهایی که معتقدند طراحی جدول پخش امری منسوخ شده و بی حاصل در دوران تکثر است، طراحی جدول پخش را کماکان مهم و محوری در صنعت تلویزیون دانسته که به صورت فعالانه و هنرمندانه به تغییرات مخاطب و محیطی پاسخ داده ، ابزارهای خود را اصلاح می نماید و ابزارهایی جدید برای خود فراهم آورده و توسعه می دهد.
حسین افخمی؛ محمد حسام پور
چکیده
تلویزیون بهعنوان نهادی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در مواجهه با تحولات فناوری دیجیتال، دچار چالشهای زیادی شد. رویکردهای خوشبینانه به فناوریهای دیجیتال که با نظریههای جبرگرایی و بازیگرمحوری فناوری تقویت میشد؛ در تعامل با نظریه اقتصاد سیاسی نئولیبرال و فردگرایی، با ایجاد چالشهای مفهومی رسانه قدیم و جدید، تلویزیون و پساتلویزیون، ...
بیشتر
تلویزیون بهعنوان نهادی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در مواجهه با تحولات فناوری دیجیتال، دچار چالشهای زیادی شد. رویکردهای خوشبینانه به فناوریهای دیجیتال که با نظریههای جبرگرایی و بازیگرمحوری فناوری تقویت میشد؛ در تعامل با نظریه اقتصاد سیاسی نئولیبرال و فردگرایی، با ایجاد چالشهای مفهومی رسانه قدیم و جدید، تلویزیون و پساتلویزیون، تلویزیون جمعی و تلویزیون فردی؛ افول پارادایم مخاطب اکثریت را برای تلویزیون مطرح کردند و درنهایت، سیستم توزیع خطی و پخش گسترده تلویزیون را بهدلیل ظهور پدیدۀ همگرایی به چالش کشیدند. این مقاله درصدد ارزیابی پاسخهای تلویزیون ایران به این چالشها است. این تحقیق کیفی با روش سندپژوهی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونهگیری هدفمند با هشت نفر از خبرگان و تحلیل مضمون، چالشهای تلویزیون ایران، همچون همگرایی، رقابت با رسانههای جدید عرضه محتوا و قانونگذاری را بیان میکند و با بررسی پاسخهای تلویزیون ایران همچون اصلاحات ساختاری، راهاندازی کانالهای موضوعی و سرگرمی، توسعه تولید در پلتفرمهای جدید، این مطلب را بیان میکند که تلویزیون در اکوسیستم رسانهای ایران کماکان تأثیرگذاری وسیعی بر عموم مردم کشور (ملت) دارد و پیوند عمیقی با مفهوم وحدت و امنیت ملی دارد و تحولات فناوری دیجیتال منبعث از تجربه غربی و امریکایی الزاماً در سایر کشورها کاربرد ندارد و باید به عوامل بومی و شرایط کشوری همچون ایران توجه نمود.