امیررضا مافی شیراز؛ بیژن عبدالکریمی؛ علی مرادخانی
چکیده
با ظهور رسانههای جدید، مصرف نهتنها در جهت تأمین نیاز، استفاده و استعمال، بلکه بهعنوان پدیدهای معرفتشناختی اهمیت یافت. در دوران معاصر و پس از ظهور رسانهها و آشکارگی تفاوت طبقات و اطلاع از زیست دیگری، مصرف بهعنوان پدیدهای نشانهشناختی در جهت تأمین نیاز هویتی ـ معرفتی افراد نقش ایفا کرد. در عصر شبکههای اجتماعی، این ...
بیشتر
با ظهور رسانههای جدید، مصرف نهتنها در جهت تأمین نیاز، استفاده و استعمال، بلکه بهعنوان پدیدهای معرفتشناختی اهمیت یافت. در دوران معاصر و پس از ظهور رسانهها و آشکارگی تفاوت طبقات و اطلاع از زیست دیگری، مصرف بهعنوان پدیدهای نشانهشناختی در جهت تأمین نیاز هویتی ـ معرفتی افراد نقش ایفا کرد. در عصر شبکههای اجتماعی، این نقشآفرینی با مصرفِ محتوای برساختشده توسط دیگری، عمیقتر شد و رابطۀ اپیستمولوژیکسوبژه و ابژه، به دلیل یکپارچگی فاعل شناسا و متعلق شناخت بر هم خورد. در این سیر، هر امری در جهان مجازی، تغییر ماهیت داد و مصرفی شد. مصرفیشدن امور، یعنی دورریزشدن، منقضیشدن و از بینرفتن آنها. پرسش اینجاست که وضعیت هنر در این دوران چگونه است؟ با نگاهی مبنایی به آراء هایدگر و سپس به آثار متقدم ژان بودریار نظیر جامعۀ مصرفی و پلزدن آن با آثار متأخر وی نظیر هوش شر: معاهدۀ شفافیت و نظرافکندن به آراء متفکران عصر شبکههای اجتماعی میتوان چنین گفت که هنر نیز مانند تمام امور دیگر، به یک پدیدۀ مصرفیِ صرف در شبکههای اجتماعی بدلشده و رابطۀ خود را با حقیقت و واقعیت از دست داده است. حیرتآور اینکه در این دوره و به نحو عمیقی، در این زمینه تحقیقات دچار اختلال شده، چراکه پژوهش، خود بهمثابه عنصر مصرفی و کارکردی بدل شده است.