محمدعلی حکیم آرا؛ محمدحسین ساعی؛ امیرحسین ناطقی
چکیده
با نظر به دگرگونی شگرف در حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات، ویژگی اساسی انقلاب رسانهای درآمیختگی دو مفهوم دیجیتالی و تعاملی شدن خلاصه شده است. این دو در کنار هم سبب دگرگونی در قلمرو ارتباطات رسانهای گشته و سبب می شود برخی نظریههای سنتی همچون برجستهسازی، مندرج در پارادایم مسلط بر وسایل ارتباط جمعی که یکسویی و مخاطب انبوه را ...
بیشتر
با نظر به دگرگونی شگرف در حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات، ویژگی اساسی انقلاب رسانهای درآمیختگی دو مفهوم دیجیتالی و تعاملی شدن خلاصه شده است. این دو در کنار هم سبب دگرگونی در قلمرو ارتباطات رسانهای گشته و سبب می شود برخی نظریههای سنتی همچون برجستهسازی، مندرج در پارادایم مسلط بر وسایل ارتباط جمعی که یکسویی و مخاطب انبوه را مفروض داشت، در پارادایم تازه در سطح شبکه های اجتماعی مجازی با سازوکار هشتگ (#) و ترندسازی در تنگنای تبیین پدیدههای ارتباطی قرار گیرد. مخاطبان دیروز، اکنون در گروههای کوچک ساختبندی و در تعامل باهم میتوانند درباره رویدادهای روز نظر داده و آن را نشر دهند. این مواضع نظری می تواند همسو یا مغایر با مواضع برجستهسازی شده در رسانههای جمعی باشد. این پژوهش به روش تحلیل مضمون خوانشهای مسلط، مصالحه و متضاد کاربران توئیتر را استخراج کرده، نشان می دهد چگونه بخشی از کاربران با استفاده از سازوکار هشتگ و ترند توئیتری، برجستهسازی خبری تلویزیون را در جریان تحولات اجتماعی دیماه 1396 کشور با خوانش های متفاوت و متضاد به چالش کشیدند. یافته ها نشان می دهد، برای تبیین پدیدههای ارتباطی در سطح شبکههای اجتماعی مجازی به اصلاح و تحول در حوزه های نظری، به ویژه در نظریه برجسته سازی نیاز است. ادامه مطالعات دربارۀ تحولات نظری توصیه شده است.