غزاله حسنیان؛ سید محسن بنی هاشمی؛ عبدالرضا سبحانی
چکیده
شیوۀ تغذیه و غذا خوردن میتواند باعث نفوذ فرهنگ، ایجاد تغییر در تفکر، شیوۀ زیست و عادتهای فردی و اجتماعی شود. تغذیه اگر دچار دگرگونی و انحراف از سبک زندگی شود، این خطر ممکن است پیش آید که فرهنگ دگرگون شود. ماهوارهها به دلیل ماهیتی که دارند در بیهویت کردن جوامع نقش دارند و غفلت خبرگان و مسئولان ایرانی موجب آسیبدیدن جامعۀ ...
بیشتر
شیوۀ تغذیه و غذا خوردن میتواند باعث نفوذ فرهنگ، ایجاد تغییر در تفکر، شیوۀ زیست و عادتهای فردی و اجتماعی شود. تغذیه اگر دچار دگرگونی و انحراف از سبک زندگی شود، این خطر ممکن است پیش آید که فرهنگ دگرگون شود. ماهوارهها به دلیل ماهیتی که دارند در بیهویت کردن جوامع نقش دارند و غفلت خبرگان و مسئولان ایرانی موجب آسیبدیدن جامعۀ ایران میشود. مسأله اساسی این پژوهش، وقوع دگرگونی فرهنگی از طریق تحول تغذیهای در خلاف جهت سبک زندگی ایرانی است. هدف پژوهش پیشرو، بررسی وضعیت محتوای فرهنگی برنامههای سبک زندگی تغذیهای ماهواره و نقش آنها بر حفظ و دگرگونی فرهنگ در یادگیری اجتماعی و روش آن مبتنی بر رویکرد تحلیل محتوای کیفی است. در این مطالعه برای جمعآوری دادهها، دو برنامه از شبکههای غیرایرانی فارسیزبان برای نمونه انتخاب شده است. روش نمونهگیری هدفمند انتخابی است. یافتهها نشان داد هفت مقوله «نمود فرهنگ در برنامههای غذایی ماهوارهای»، «طبخ غذا»، «جامعهشناسی غذا»، «حذف، مخالفت یا بیاعتنایی به مفاهیم مذهبی»، «وضعیت تجملگرایی»، «اوقات فراغت» و «ظاهر و ساخت برنامه» همراه با زیرمقولههای آنها در برنامههای فارسیزبان ماهوارهای نمایش داده شده است. نقش عوامل فرهنگی در این مقولهها بر یادگیری اجتماعی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته و افراد، الگوهای رفتاری متناسب با وقایع مشاهدهشده در محیطهای خود، ازجمله تصاویر تلویزیونی را اتخاذ میکنند. برنامههای تغذیهای ماهوارهای به علت رویکرد و سیاستهای متفاوتی که با رسانههای داخلی دارند، محتوای متفاوتی را ارائه و تأثیری که بر یادگیری اجتماعی مخاطب دارند، میتوانند زمینهساز تغییر سبک زندگی و فرهنگ شوند.
رامین فنائیان؛ افسانه مظفری؛ سیدمحمد دادگران
دوره 6، شماره 11 ، فروردین 1389، ، صفحه 96-123
چکیده
حاکمیت و تسلط رسانهها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانههای فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگیهای خاص، بر دیگر رسانهها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با تودة مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و میتواند در دیدگاههای فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، ...
بیشتر
حاکمیت و تسلط رسانهها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانههای فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگیهای خاص، بر دیگر رسانهها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با تودة مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و میتواند در دیدگاههای فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، اقتصادی و... مردم تأثیر بگذارد. از این منظر تلویزیون عامل ارتباطی بسیار قوی، وسیع و عمیقی است. از طرف دیگر تلویزیون در زمینة زیبایی شناسی مخاطب و ارتقای سطح سلیقة او و ایفای نوعی نقش فرهنگی توان بالایی دارد. همچنین ارتباط تئاتر و تلویزیون از ابتدای پیدایشِ تلویزیون به شکل تعاملی و دوسویه وجود داشته که به شرط هدایت صحیح، میتواند به ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان این دو منجر شده و هر دو رسانه را منتفع کند. هرگاه این تعامل به درجة مطلوبی ارتقا یابد، هم تئاتر و هم تلویزیون به اهداف خود نزدیکتر میشوند. از طرف دیگر چون تئاتر میتواند به لحاظ عاطفی و فکری نیز تأثیر فراوانی بر مخاطب خود بگذارد، ظرفیت فراوانی برای بیان مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی ایجاد میکند. تئاتر به زعم نگارنده، خود یک رسانه است و اتفاقاً میتواند کامل ترین رسانه نیز باشد؛ زیرا
ویژگیهای منحصر به فرد و یگانهای به لحاظ تأثیرگذاری دارد.
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگیهای دو رسانة تلویزیون و تئاتر بر روی خصیصة فرهنگی این دو رسانه متمرکز شده است و سعی دارد تأثیرگذاری تلویزیون بر توسعة تئاتر را بررسی کند. تعامل، تأثیر و تأثر متقابل و مقایسه میان این دو رسانه نیز مبحثی است که به موازات بحث اصلی در این تحقیق دنبال شده است. بدیهی است هدف ثانویه از انجام پژوهشهایی از این دست، تلاش برای یافتن راهکارها و راهحلهای فرهنگی برای ارتقا و توسعة فرهنگی جامعه است. زیرا تقویت و پرداختن به هنر/ رسانه تئاتر بهدلیل ظرفیتها و ویژگیهایی که دارد ما را در دستیابی به توسعة فرهنگی یاری میرساند.