مهدی مینایی؛ حسن خجسته باقرزاده؛ رضا پورحسین؛ سید مهدی شریفی
چکیده
برنامهریزی جدول پخش یا چینش کنداکتور، یکی از مؤلفههای مهم جذب مخاطب است که سیمای جمهوری اسلامی ایران برای حضور موفق در عرصۀ رقابت رسانهای، باید به آن توجهی ویژه داشته باشد. برای شناسایی و تبیین اصول و مؤلفههای مؤثر در طراحی جدول پخش شبکههای سیما، با استفاده از روش دلفی و بهرهگیری از آرای 12 تن از صاحبنظران که بهصورت ...
بیشتر
برنامهریزی جدول پخش یا چینش کنداکتور، یکی از مؤلفههای مهم جذب مخاطب است که سیمای جمهوری اسلامی ایران برای حضور موفق در عرصۀ رقابت رسانهای، باید به آن توجهی ویژه داشته باشد. برای شناسایی و تبیین اصول و مؤلفههای مؤثر در طراحی جدول پخش شبکههای سیما، با استفاده از روش دلفی و بهرهگیری از آرای 12 تن از صاحبنظران که بهصورت هدفمند انتخاب شدند، در سه راند و براساس قاعدۀ اشباع نظری، متغیرهای مورداجماع صاحبنظران، شناسایی شدند. توجه به جدول پخش رسانههای رقیب و همسو، الگوی اختصاصی و عمومی تماشا، چینش برنامهها براساس مؤلفۀ پرایم تایم، استفاده از میخهای جدول پخش، مصلحت و نیاز مخاطبان، شخصیسازی چینش جدول پخش، در نظر گرفتن اهداف و مأموریتهای شبکه، داشتن سناریو برای پخش و چیدمان جدول پخش، ایجاد انحصار و مرجعیت در حوزۀ موضوعی و تخصصی شبکه، حفظ ضرباهنگ و ریتم برنامهها، لحاظ کردن فلات یادگیری، همجواری و لحاظ کردن طیف تنش و آرامش در برنامهها، برخی از مهمترین متغیرهای مورداجماع کارشناسان بودند که در قالب چهار مقولۀ زمانبندی (13 گویه)، تناسب (17 گویه)، مخاطب (14 گویه) و سیاستگذاری و مدیریت (14 گویه) تفکیک شدند. بر این اساس، متغیرهای حوزۀ تناسب، بیشترین فراوانی را در میان مؤلفههای مؤثر در چینش جدول پخش، به خود اختصاص داد.
باقر ساروخانی
چکیده
از جهان آماتورسیم در رسانههای جمعی خارج شدهایم. در عصر حرفهای شدن رسانههای جمعی، تبلیغات تجاری اجتنابناپذیر شدهاند. امکان بازگشت نیز نیست. تبلیغات جزء وسیعی از هزینهها را میپوشانند. بنابراین، نیازمند الگویی فراگیر هستیم تا از زوایای مختلف این پدیده را پوشش دهد: اخلاقی بودن تبلیغات تجاری را موجب گردد. رابطه فرهنگ و تبلیغات ...
بیشتر
از جهان آماتورسیم در رسانههای جمعی خارج شدهایم. در عصر حرفهای شدن رسانههای جمعی، تبلیغات تجاری اجتنابناپذیر شدهاند. امکان بازگشت نیز نیست. تبلیغات جزء وسیعی از هزینهها را میپوشانند. بنابراین، نیازمند الگویی فراگیر هستیم تا از زوایای مختلف این پدیده را پوشش دهد: اخلاقی بودن تبلیغات تجاری را موجب گردد. رابطه فرهنگ و تبلیغات تجاری را بیاورد. رقابتپذیری را در عصر تبلیغات شناسایی کند، تا آنجا که قدرت تبلیغاتی یک سازمان یا شرکت قاعده رقابت را آسیب نزند؛ همآنکه به اثرگذاری مطلوب در رابطه با مخاطبان منتهی گردد. بدین معنی: چه بگوییم؟ چگونه و برای کی بگوییم؟ در کدام شرایط ذهنی مخاطبان پیام تبلیغی را وارد کنیم؟ تا اثربخشی آن و ماندگاری آن تضمین شود. تبلیغ خاص فراهم آمده را در کدام رسانه جای دهیم که ظرفیت آن پیام را داشته باشد؟ (باتوجه به ظرفیت یا بیتفاوتی رسانهها)، در کدام شرایط اجتماعی آن تبلیغ را انتقال دهیم؟رسانه ملی بهعنوان رسانه فراگیر باید بتواند، استراتژی جامعی در حوزه تبلیغات تجاری فراهم آورد که در آن، ضمن حراست از اعتبار، اثرگذاری، حدّ مسئولیت و شان رسانه ملی، مخاطبان را از بیشاطلاعی ، اطلاعات غلط و کاذب رهایی بخشد. بنابراین، در سراسر این نوشتار، هدف آنست که رسانه ملی، بهعنوان یک برند در عصر تبلیغات ظاهر شود. ازیکسو، شان و ارزش رسانه ملی حفظ شود، هم ارزش افزوده برند را دریافت دارد؛ از سوی دیگر، تبلیغات حتی تجاری خود محملی برای توسعه پایدار به حساب آیند؛ سوم آنکه تبلیغکننده از اثرات آن منتفع گردد. چهار آنکه مردمان از سرگردانی رها شوند.
احمد رمضانی
دوره 10، شماره 24 ، مهر 1393، ، صفحه 143-192
چکیده
با اختراع تلویزیون، فیلمهای خبری که معمولاً قبل از نمایش فیلم اصلی در سینماها پخش میشدند تحت عنوان بخشهای خبری به تلویزیون راه یافتند و در طی سالیان، همپای دیگر برنامههای تلویزیونی متحول شدند و در این مسیر، بهرهمندی خبر از مقولهای بنام ظرایف برنامهسازی تلویزیونی، نمود بسیار چشمگیری یافت. استفاده از تمامی ظرفیتهای ...
بیشتر
با اختراع تلویزیون، فیلمهای خبری که معمولاً قبل از نمایش فیلم اصلی در سینماها پخش میشدند تحت عنوان بخشهای خبری به تلویزیون راه یافتند و در طی سالیان، همپای دیگر برنامههای تلویزیونی متحول شدند و در این مسیر، بهرهمندی خبر از مقولهای بنام ظرایف برنامهسازی تلویزیونی، نمود بسیار چشمگیری یافت. استفاده از تمامی ظرفیتهای برنامهسازی یکی از مهمترین راهکارها برای ارائهی خبری جذاب و تأثیرگذار است. در این میان بهکارگیری عناصر نمایشی در تهیه و تولید خبر از کارآمدترین روشهای شبکههای خبری برای جلب مخاطب است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای و اسنادی، ابتدا نقاط مشترک بین خبر و عناصر نمایشی بهخصوص در حوزهی خبرنویسی بیان شده و سپس از دیگر عناصر دخیل در این مقوله همچون روایت، تأثیر تصویر، نمابندی و... گفته شده و در پایان نحوهی بهکارگیری این عناصر در تنظیم خبر و پیشنهادهایی برای نیل به این مهم مطرح شده است.
حمیدرضا نجفی؛ سیدمحمد دادگران
دوره 6، شماره 13 ، مهر 1389، ، صفحه 32-49
چکیده
بی شک در برنامه سازی رادیویی هدف اصلی ازساخت هر برنامه تاثیرگذاری بر مخاطب است.مخاطب در واقع عامل و علت غایی برنامه سازی است.به عبارتی قصد داریم تا تغییری در نیازها ؛گرایشها ،طرز تفکر او ایجاد کنیم.آنچه در این راستا از اهمیت زیادی برخوردار است توجه به این نکته است که برنامه های ما تا چه اندازه چنین توانایی را داراست.با رعایت چه شرایطی ...
بیشتر
بی شک در برنامه سازی رادیویی هدف اصلی ازساخت هر برنامه تاثیرگذاری بر مخاطب است.مخاطب در واقع عامل و علت غایی برنامه سازی است.به عبارتی قصد داریم تا تغییری در نیازها ؛گرایشها ،طرز تفکر او ایجاد کنیم.آنچه در این راستا از اهمیت زیادی برخوردار است توجه به این نکته است که برنامه های ما تا چه اندازه چنین توانایی را داراست.با رعایت چه شرایطی به این درجه از تاثیرگذاری خواهد رسید؟ما در این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ این سوالات بودیم.
قطعا برخورداری برنامه ها از پشتوانه پژوهشی می تواند بر این تاثیر گذاری بیافزاید و برنامه های رادیو را در مسیر پاسخگویی به نیاز های مخاطب قرار داده و سبب رضایت مندی او به عنوان یکی از مولفه های موفقیت برنامه های رادیویی گردد.برای بررسی وضعیت موجود بهره گیری رادیو از پژوهش در برنامه هایش به منظور تامین نیازهای مخاطبین و رضایت مندی آنان از روش پیمایشی و برای ترسیم وضعیت مطلوب از روش گروه کانونی استفاده کرده ایم.نتایج بدست آمده نشان می دهد که برنامه ها ی برخوردار از چنین پشتوانه ایی توانسته اند مخاطب بیشتری جذب و آنها را از انتخاب رسانه رادیو خشنود سازند.البته در بررسی نتایج بدست آمده به این واقعیت می رسیم که برای رسیدن به وضعیت مطلوب بهره گیری از پژوهش در برنامه ها راههای نپیموده زیادی پیش رو داریم که گام نهادن در آنها ما را در رسیدن به هدفمان که همانا رضایت مندی مخاطب از انتخاب رسانه ما است نزدیکتر می این تحقیق در دو بخش پیمایش و گروه کانونی ما را متوجه ضرورت و اهمیت این مسئله ساخته و برنامه ریزی در این مسیر را ضروری می نماید.کند.توجه به داده های
رامین فنائیان؛ افسانه مظفری؛ سیدمحمد دادگران
دوره 6، شماره 11 ، فروردین 1389، ، صفحه 96-123
چکیده
حاکمیت و تسلط رسانهها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانههای فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگیهای خاص، بر دیگر رسانهها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با تودة مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و میتواند در دیدگاههای فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، ...
بیشتر
حاکمیت و تسلط رسانهها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانههای فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگیهای خاص، بر دیگر رسانهها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با تودة مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و میتواند در دیدگاههای فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، اقتصادی و... مردم تأثیر بگذارد. از این منظر تلویزیون عامل ارتباطی بسیار قوی، وسیع و عمیقی است. از طرف دیگر تلویزیون در زمینة زیبایی شناسی مخاطب و ارتقای سطح سلیقة او و ایفای نوعی نقش فرهنگی توان بالایی دارد. همچنین ارتباط تئاتر و تلویزیون از ابتدای پیدایشِ تلویزیون به شکل تعاملی و دوسویه وجود داشته که به شرط هدایت صحیح، میتواند به ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان این دو منجر شده و هر دو رسانه را منتفع کند. هرگاه این تعامل به درجة مطلوبی ارتقا یابد، هم تئاتر و هم تلویزیون به اهداف خود نزدیکتر میشوند. از طرف دیگر چون تئاتر میتواند به لحاظ عاطفی و فکری نیز تأثیر فراوانی بر مخاطب خود بگذارد، ظرفیت فراوانی برای بیان مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی ایجاد میکند. تئاتر به زعم نگارنده، خود یک رسانه است و اتفاقاً میتواند کامل ترین رسانه نیز باشد؛ زیرا
ویژگیهای منحصر به فرد و یگانهای به لحاظ تأثیرگذاری دارد.
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگیهای دو رسانة تلویزیون و تئاتر بر روی خصیصة فرهنگی این دو رسانه متمرکز شده است و سعی دارد تأثیرگذاری تلویزیون بر توسعة تئاتر را بررسی کند. تعامل، تأثیر و تأثر متقابل و مقایسه میان این دو رسانه نیز مبحثی است که به موازات بحث اصلی در این تحقیق دنبال شده است. بدیهی است هدف ثانویه از انجام پژوهشهایی از این دست، تلاش برای یافتن راهکارها و راهحلهای فرهنگی برای ارتقا و توسعة فرهنگی جامعه است. زیرا تقویت و پرداختن به هنر/ رسانه تئاتر بهدلیل ظرفیتها و ویژگیهایی که دارد ما را در دستیابی به توسعة فرهنگی یاری میرساند.