مجید محمد زمانی؛ شهلا باقری میاب؛ سید مجتبی امامی
چکیده
رسانه ملی به عنوان رسانهای پرمخاطب، تاثیراتی گسترده بر فرهنگ مصرف مخاطبین خود دارد. از این رو لازم است طی فرایندی تاثیرات محتمل تولیدات این رسانه، پیش از تولید مورد شناسایی قرار گرفته و اقدامات مقتضی در جهت کنترل و کاهش تاثیرات نامطلوب و تقویت تاثیرات مطلوب صورت گیرد که به این فرایند، اثرسنجی گفته می شود. به منظور اثرسنجی محتوای ...
بیشتر
رسانه ملی به عنوان رسانهای پرمخاطب، تاثیراتی گسترده بر فرهنگ مصرف مخاطبین خود دارد. از این رو لازم است طی فرایندی تاثیرات محتمل تولیدات این رسانه، پیش از تولید مورد شناسایی قرار گرفته و اقدامات مقتضی در جهت کنترل و کاهش تاثیرات نامطلوب و تقویت تاثیرات مطلوب صورت گیرد که به این فرایند، اثرسنجی گفته می شود. به منظور اثرسنجی محتوای تولیدات، در گام نخست باید به طراحی چارچوب اثرسنجی اقدام نمود. لذا این پژوهش به دنبال ارائه چارچوب اثرسنجی برنامههای رسانه ملی بر فرهنگ مصرف است. چارچوب اثرسنجی پژوهش حاضر، در قالب بازبینهی(چک لیست) اثرسنجی ارائه شده است. برای این منظور در ابتدا الگوی تاثیرات محتوای رسانه معرفی و سپس با روش تحلیل مضمون، ابعاد فرهنگ مصرف با توجه به منابع دینی و لاتین ارائه گردید. سپس با استفاده از روش دلالت پژوهی، فهرست اولیه نقاط قابل بررسی که تاثیرات محتمل محتوای رسانه بر فرهنگ مصرف است، تولید گردید. این فهرست اولیه شامل 51 نقطه قابل بررسی بود که با توجه به مراحل پیشنهادی استافل بیم در طراحی بازبینه، در چهارده طبقه و سه کلان طبقه دسته بندی و سپس تشریح گردید و کابرد و اعتبار آن مورد تایید قرار گرفت. در پایان این پژوهش نیز به فرایند پیشنهادی اجرای اثرسنجی با محوریت بازبینه اشاره گردید. اثرسنجی برنامههای رسانهملی با محوریت بازبینهی تولیده شدهی این پژوهش، میتواند تنبه مدیران، برنامهسازان و ناظران تولید در رسانهملی را نسبت به تاثیرات محتوا بر فرهنگ مصرف بیشتر نموده و به آنان در کاهش تاثیرات نامطلوب و تقویت تاثیرات مطلوب یاری رساند.
علی اکبر شعیبی؛ مسعود نقاشزاده
چکیده
رویکرد ساختاری در مطالعات روایت و خصوصاً آثار ادبی و نمایشی، امکان کشف الگوهای پنهان ساختاری و زمینههای شناخت سازوکارهای درونی و نحوهی ساخت این آثار را فراهم میآورد. این جستار به مطالعه کاربرد ظرفیتهای الگوی روایت تودوروف در تحلیل و طراحی پیرنگ سریالهای داستانی میپردازد و مسئله اصلی آن کاوش در کاربرد یکی از الگوهای ساختاری ...
بیشتر
رویکرد ساختاری در مطالعات روایت و خصوصاً آثار ادبی و نمایشی، امکان کشف الگوهای پنهان ساختاری و زمینههای شناخت سازوکارهای درونی و نحوهی ساخت این آثار را فراهم میآورد. این جستار به مطالعه کاربرد ظرفیتهای الگوی روایت تودوروف در تحلیل و طراحی پیرنگ سریالهای داستانی میپردازد و مسئله اصلی آن کاوش در کاربرد یکی از الگوهای ساختاری روایت، برای طراحی و توسعۀ پیرنگ سریالهای داستانی است. روش این پژوهش، کیفی و مبتنی بر رویکرد تحلیل روایت و نمونه مورد بررسی نیز به صورت هدفمند انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، فیشبرداری و متنی کردن نمونههای مشاهدهای است. این پژوهش نشان میدهد با استفاده از الگوی روایت تودوروف، میتوان واحدهای بنیادی ساختار سریالهای داستانی و سازوکارهای درونی آنها را شناسایی و آشکار کرد. برای تحلیل و بسط ساختارگرایانه و شناسایی ظرفیتهای الگوی روایت تودوروف، سریال چیزهای عجیب به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. براساس الگوی روایت تودوروف میتوان نشان داد که چگونه پیرفتهای روایت، اپیزود گذار و وضعیت در نمونه مورد مطالعه نمود مییابد و خطوط داستانی سریال، چگونه میتوانند درون یکدیگر درونهگیری شوند. این جستار نشان میدهد نظریه روایت تودوروف کاربرد وسیعی در تحلیل ساختار روایت سریالهای داستانی دارد و ساختار پیرفت این نظریه، منطبق با ساختار درامهای تلویزیونی است.
فائزه دادگرآزاد؛ پیام زین العابدینی؛ رامتین شهبازی
چکیده
دکوپاژ را جدا از اصول شناختهشده میتوان بهمنزله شیوۀ بیانی انحصاری میان کارگردان و اثر شناخت؛ بهگونهای که فراتر از فن، وضعیتی را پیش از قواعد و چارچوبهای قراردادی میان کارگردان و روایت متنی ایجاد میکند. این پژوهش باهدفی بنیادین اجراشده و مسئله اصلی، بررسی عملکردی است که فرایند دکوپاژ از آن برای عینیت بخشیدن تخیلات ...
بیشتر
دکوپاژ را جدا از اصول شناختهشده میتوان بهمنزله شیوۀ بیانی انحصاری میان کارگردان و اثر شناخت؛ بهگونهای که فراتر از فن، وضعیتی را پیش از قواعد و چارچوبهای قراردادی میان کارگردان و روایت متنی ایجاد میکند. این پژوهش باهدفی بنیادین اجراشده و مسئله اصلی، بررسی عملکردی است که فرایند دکوپاژ از آن برای عینیت بخشیدن تخیلات و تصویر ذهنی بر اساس روایت در ذهن سازنده اثر بهره میبرد. روش این پژوهش، کیفی و با رویکردی علوم شناختی و بر اساس نظریه گیرایش مادی و با استفاده از مطالعه منابع کتابخانهای و آرشیوهای شنیداری و دیداری انجام گرفته است. پژوهشگر برای امکانسنجی و آشکارسازی بحث، به شیوۀ مطالعه موردی سه اثر سه کارگردان که در کشورهای گوناگون و در سالهای متفاوت از داستان «مسخ» کافکا ساخته شده است را بهدقت بررسی و تجزیه تحلیل کرده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد نما در وضعیت اجرایی شکل میگیرد که بهطور کامل متأثر از شرایط ذهنی لحظهای، وابسته به تجربههای زیسته، ماده پیشرو و توانمندیهای کارگردان است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که کارگردان با انتخاب شیوه و سبک سینمای موردنظر، از قابلیتها و امکانات موجودش استفاده کرده و در وضعیت اجرایی دست به خلق نماهایی میزند که درعینحال که برگرفته از شیوۀ سینمایی مشخص است، متعلق به خود اوست و درنتیجۀ اثر او را از سایرین متفاوت میکند.
بهناز کوشا؛ احتشام رشیدی؛ ابوالفضل دانایی
چکیده
شبکههای اجتماعی همزمان با رشد و پویایی فضای مجازی، فرصتها و چالشهای جدیدی را برای ارتباط مخاطب فراهم آورده و بستری فراهم کردهاند که روابطی تعاملی و متقابل شکل گیرد. در این میان حمایت چهرهها (سلبریتی) و افراد مشهور به یک روش محبوب در رسانههای سنتی و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. بنابراین تحقیق پیشرو به بررسی اثرات جذابیت ...
بیشتر
شبکههای اجتماعی همزمان با رشد و پویایی فضای مجازی، فرصتها و چالشهای جدیدی را برای ارتباط مخاطب فراهم آورده و بستری فراهم کردهاند که روابطی تعاملی و متقابل شکل گیرد. در این میان حمایت چهرهها (سلبریتی) و افراد مشهور به یک روش محبوب در رسانههای سنتی و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. بنابراین تحقیق پیشرو به بررسی اثرات جذابیت افراد مشهور در تبلیغات در تجارت اجتماعی را با استفاده از مدل نظری برگرفته از احتمال موشکافی (ارزیابی) و اعتبار منبع بررسی کند. این پژوهش از نوع کاربردی است، با روش توصیفی همبستگی انجامشده و جامعه آماری شامل کاربران ایرانی صفحات تجارت اجتماعی اینستاگرامی هستند که در معرض تبلیغات افراد مشهور قرارگرفته و تجربه خرید از این صفحات داشتهاند؛ در این راستا اطلاعات از طریق پرسشنامه آنلاین، در میان 400 نفر از مخاطبان صفحات اینستاگرامی تجارت اجتماعی بهدستآمده و برای پردازش و مدلسازی از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای جذابیت و قابلاعتمادبودن فرد تبلیغکننده با متغیر نگرش به نشان تجاری (برند)؛ همچنین متغیرهای تخصص و قابلاعتمادبودن فرد تبلیغکننده با متغیر جذابیت محصول رابطه معناداری دارند؛ ازسویی میان متغیر جذابیت فرد تبلیغکننده و جذابیت محصول؛ همچنین تخصص فرد تبلیغکننده با نگرش به نشان تجاری رابطه معناداری یافت نشد.
علی احمدی؛ سید محسن عسگرزاده؛ ریحانه مفیدی
چکیده
شیوع ویروس کووید 19 و ضرورت اطلاعرسانی دقیق دربارۀ شرایط بیماری و آگاهیبخشی به مردم، اهمیت رسانهها، بهویژه رسانههای جمعی را در مدیریت این بحران نوپدید بیش از پیش نشان داد. این مطالعه با هدف شناخت شیوۀ پوشش خبری شیوع کووید 19 در شبکۀ خبر صداوسیما و شبکۀ بیبیسی فارسی، به راهبردهای رسانههای خبری در مواجهه اولیه با این ...
بیشتر
شیوع ویروس کووید 19 و ضرورت اطلاعرسانی دقیق دربارۀ شرایط بیماری و آگاهیبخشی به مردم، اهمیت رسانهها، بهویژه رسانههای جمعی را در مدیریت این بحران نوپدید بیش از پیش نشان داد. این مطالعه با هدف شناخت شیوۀ پوشش خبری شیوع کووید 19 در شبکۀ خبر صداوسیما و شبکۀ بیبیسی فارسی، به راهبردهای رسانههای خبری در مواجهه اولیه با این بحران دنیاگیر پرداخته است. به این منظور با تکیه بر نظریههای برجستهسازی و چارچوبسازی، اخبار مرتبط با کرونا در دو بخش مهم خبری (ساعت ۱۳ شبکه خبر و ساعت ۱۸ شبکه بیبیسی فارسی) به روش طبقهبندی انتخاب و در بازۀ زمانی اول اسفند ماه ۱۳۹۸ تا ۳۱ شهریور ۱۳۹۹ تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس یافتههای پژوهش، شبکۀ خبر چهار راهبرد «آرامسازی جامعه»، «مطالبهگری»، «اطلاعرسانی» و «توجه به ارتباطات سلامت» را برای مواجهه اولیه با بحران کرونا مدنظر قرار داده است. در سوی دیگر، بیبیسی فارسی در پوشش خبری شیوع ویروس کرونا در ایران با تکیه بر راهبرد «اطلاعرسانی»، رویکرد «ابهام افکنی» و «اعتمادزدایی عمومی» درخصوص حاکمیت جمهوری اسلامی را در پیش گرفته است. «ایجاد تردید در صحت آمار روزانه اعلامی وزارت بهداشت ایران» و «القای ناتوانی در مدیریت» ازجمله مؤلفههای این اعتمادزدایی در مواجهه با بحران است. شبکۀ خبر علاوه بر انتشار آمار روزانه مبتلایان به کرونا، با پیگیری مطالبات مردمی و همچنین بهمنظور آرامسازی جامعه، به مسائل و مشکلات مرتبط با ویروس کرونا در حوزههای مختلف بهویژه حوزه اقتصادی پرداخته و بررسی مستمر مشکلات موجود و اقدامات انجامشده را در اولویت پوشش خبری خود قرار داده است.
مینو تشکری؛ محمد دادگران؛ اکبر نصراللهی
چکیده
رقابتپذیری رسانه در سپهر رسانهای ملی و فراملی، ارتباط نزدیکی با سرعت و چابکی رسانه دارد. این سرعت و چابکی در درجۀ اول باید در فرایندهای تولید رادیویی ـ تلویزیونی قابلمشاهده باشد. فناوری نوین ارتباطی با هوشمندسازی سیستم رسانهای و فرایندهای تولید جاری و آتی آن، ابزاری برای چابکسازی هستند. پژوهش پیشرو تلاش دارد با استفاده ...
بیشتر
رقابتپذیری رسانه در سپهر رسانهای ملی و فراملی، ارتباط نزدیکی با سرعت و چابکی رسانه دارد. این سرعت و چابکی در درجۀ اول باید در فرایندهای تولید رادیویی ـ تلویزیونی قابلمشاهده باشد. فناوری نوین ارتباطی با هوشمندسازی سیستم رسانهای و فرایندهای تولید جاری و آتی آن، ابزاری برای چابکسازی هستند. پژوهش پیشرو تلاش دارد با استفاده از روش پیمایشی نقش و جایگاه فناوریهای نوین ارتباطی را در چابکسازی فرایندهای تولید تلویزیونی در رسانۀ ملی بررسی نماید. جامعۀ آماری این مقاله مدیران، کارشناسان و کارکنان سازمان صداوسیما هستند. یافتههای پژوهش نشان میدهد: فناوریهای نوین ارتباطی، ابزاری کارآمد برای «افزایش سرعت انجام عملیات تولید»، «انعطافپذیری مدل و سیستم تولید»، «کیفیت بالا و افزایش تولید سفارشی» و «یکپارچگی و پیچیدگی کم فرایندهای تولید در مراحل قبل، حین و پس از تولید» است. این مؤلفهها از ضروریات تحقق تعالی رسانه نیز هست که بهطور مستقیم بر چابکسازی فرایندهای تولید رادیو ـ تلویزیونی مؤثرند.
حسن قاسمی؛ لیلا نیرومند؛ آنی میرزاخانیان
چکیده
یک سال پس از خروج آمریکا از توافقنامه برجام، شورای عالی امنیت ملی ایران با صدور بیانیهای اعلام کرد اجرای برخی اقدامات در چارچوب این تهعدنامه را متوقف میکند. سایت های خبری گوناگون که به پوشش اخبار مربوط به ایران میپردازند، در راستای مواضع و بر اساس گفتمان خود، اخبار کاهش تعهدات برجامی ایران را پوشش دادند که هدف این پژوهش تحلیل ...
بیشتر
یک سال پس از خروج آمریکا از توافقنامه برجام، شورای عالی امنیت ملی ایران با صدور بیانیهای اعلام کرد اجرای برخی اقدامات در چارچوب این تهعدنامه را متوقف میکند. سایت های خبری گوناگون که به پوشش اخبار مربوط به ایران میپردازند، در راستای مواضع و بر اساس گفتمان خود، اخبار کاهش تعهدات برجامی ایران را پوشش دادند که هدف این پژوهش تحلیل گفتمان سایت خبری بیبیسی فارسی در پوشش اخبار «کاهش تعهدات برجامی ایران» است. تحلیل گفتمان با بهره از رویکرد گفتمان کاوی وندایک ، روشی است که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است . شروع بازه زمانی پژوهش، از روز چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ و پایان بازه زمانی مورد مطالعه 20 آبان ماه 1398 است. متون موردمطالعه 9 خبر از از بین 122 خبر منتشر شده در بیبیسی فارسی، دربازه زمانی مورد مطالعه است و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدهاند. یافتههای تحقیق نشان میدهد گفتمان ایران هراسی، گفتمان غالب در متون خبری بیبیسی فارسی است . دستیابی ایران به سلاح هستهای هدف ایران از فعالیتهای هستهای معرفی میشود و نگرانی اروپا و سایر طرف های برجام از نقض برجام توسط ایران مورد تاکید قرار میگیرد. بیبیسی در عین حالی که به مقصر بودن آمریکا معترف است اما این تقصیر را برجسته نمیکند و تلاش میکند ایران را نقض کننده اصلی برجام معرفی کند. آنچه مشهود است گفتمان امپریالیسم جهانی بر بیبیسی فارسی مسلط است و آمریکا به عنوان یک ابرقدرت که کشورهای دیگر در برابر او دست بسته و ناچار هستند، پذیرفته شده است.