نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دکتری حکمت هنر دینی، دانشکده ادیان، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم ، ایران. (نویسنده مسئول)

چکیده

این پژوهش کیفی با استفاده از روش تبیینی تحلیلی، به صورت استنتاجی و اکتشافی درصدد پاسخ­ به این پرسش است که چه معیارهای بنیادینی جهت طنزپردازی در سریال­های تلویزیونی باید مبنای عمل قرار گیرند؟ برای پاسخ به این پرسش مبنای تبیین معیارها، مدل «فرانظریه» بوده است تا با نگاه کلان از طریق «روش مثلث­سازی» میان مبانی اندیشه اسلامی، معارف عقلی و نظریه­های طنزپردازی در ادبیات نمایشی، معیارهای بنیادین تبیین شوند. نتایج چنین نشان می­دهد که معیارهای طنزپردازی عام و خاص هستند. معیارهای عام مبتنی بر نظریه توحیدی شادکامی، سعادت­طلبی، اصلاح­طلبی و معرفت­بخشی است که باید مبنای عمل قرار گیرند و معیارهای خاص که بیشتر در ساخت جهان داستان و تحقق شرایط مفروض آن نقش دارند، عبارتند از صدق و حقیقت در انتخاب موضوع، نصح و خیرخواهی در ایجاد موقعیت­های دراماتیک و پایبندی به هنجارهایی چون حفظ کرامت انسانی، احترام به حریم خصوصی، پرهیز از توهین به افراد و مقدسات در شخصیت­پردازی و نگارش دیالوگ­های دراماتیک.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Fundamental Criteria of Comedy Writing in TV Series

نویسنده [English]

  • Mahdi Davoodabadi Farahani

Ph.D. in the wisdom of religious art, Faculty of Religions, Religions and Denominations University, Qom, Iran. (Corresponding Author)

چکیده [English]

This qualitative study, using the analytical explanatory method, inferentially and explanatorily seeks to answer the basic question: which basic criteria should be set in TV series in order to produce comedy? To answer this question, an attempt has been made to base the explanation of the criteria on meta-theory. That is, the basic criteria are explained with a macro view through Triangulation of the basics of Islamic thought, rational teachings, and theories of making comedy in the dramatic literature. The findings indicate that the criteria for comedy are general and specific. General criteria based on the monotheistic theory of happiness, bliss, reformism, and epistemology must be the basis of action, and the specific criteria that play a major role in constructing the world of the story and its supposed conditions include honesty and truth in choosing the subject, advice and benevolence in creating dramatic situations and adherence to norms such as maintaining human dignity, respecting privacy, avoiding insults to individuals and the sacred, in characterizing and writing dramatic dialogues.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Comedy Writing
  • TV Comedy
  • TV Series
  • Comedy Criteria and Theories
آرگایل، مایکل (1382)، روانشناسی شادی، ترجمه گروه مترجمان، اصفهان، انتشارات جهاد دانشگاهی.
افلاطون، (1366)،  مجموعه آثار افلاطون، ج2، ترجمه محمد حسن لطفی و رضا کاویانی، تهران، انتشارات خوارزمی.
اسحق‌پور، زهرا و همکاران (1397)، «بازنمایی شادکامی در سریال‌های خانوادگی با توجه به الگوی اسلامی»، پژوهش­های ارتباطی، سال بیست و پنجم، پیاپی 95، شماره 3، پاییز 1397، ص 103-130.
ترکاشوند، علی­اصغر (1389)، الگوی هنجاری رسانة ملی از دیـدگاه رهبـران جمهـوری­اسـلامی­ایـران، تهـران، دانشگاه امام صادق(ع).
پیرانی، منصور (1392)، نگاهی به شعر حافظ با رویکرد روانشناسی مثبت­نگر مارتین سلیگمن، هفتمین همایش پژوهش­های زبان و ادب فارسی، دانشگاه هرمزگان، ص357-338.
پسندیده، عباس (1390)، نظریه توحید در شادکامی، فصلنامه روانشناسی و دین، سال چهارم، شماره شماره1، ص1-30.
ریترز، جورج (1374)، نظریه جامعه شناسی در دران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران انتشارات علمی.
ساغری­زاده (1377)، طنز مطلوب در رادیو، فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره 13 و 14.
صمدی، هادی (1390)، ساختار نظریه­های علمی، چاپ دوم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
صدوق، ابن بابویه،(1398)، التوحید (للصدوق)، تحقیق: هاشم حسینی، قم، چاپ: اول، انتشارات جامعه مدرسین.
فیض­کاشانی، محمد (1417)، المحجة البیضاء، قم، موسسه النشر الاسلامی.
قمی، علی­بن­ابراهیم (1404)، تفسیر القمی، تصحیح طیب موسوی جزائری، قم، انتشارات دارالکتاب.
فحرایی، سیروس (1377)، کارکردهای اجتماعی هنر طنز، فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره 13 و 14.
کلینى، محمد بن یعقوب(1407)، الکافی، تهران، چاپ چهارم، انتشارات اسلامیه.
گات، بریس (1385)، دانشنامه زیبایی­شناسی، چاپ دوم، تهران، انتشارات فرهنگستان هنر.
فیض کاشانی، محمدمحسن(1406)، الوافی، چاپ اول، اصفهان، کتابخانه امام امیرالمؤمنین.
رحم­دل، منصور (1384)، حق الناس بر حریم خصوصی، مجله حقوقی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره 70، زمستان 1384، ص 119-146.
لوی­اشتراوس، کلود (1373)، بررسی ساختاری اسطوره ، ترجمه بهار مختاریان و فاضل پاکزاد، فصلنامه ارعنون، شماره 4، زمستان 1373، ص 135-160.
محمدی­ری­شهری، محمد (1385)، میزان الحکمة، پژوهشگاه علوم و حدیث.
محمدی، علی (1387)، شرح اصول فقه، قم، انتشارات دارالفکر.
مجلسی، محمدباقر(1403)، بحار الانوار، چاپ دوم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
متقی­هندی، علی­ابن­حسام­الدین(1409)، کنزل العمال، لبنان، بیروت، موسسة­الرسالة.
معتمدنژاد، کاظم و معتمدنژاد، رویا (1386)، حقوق ارتباطات، تهران، دفتر مطالعات و توسعه رسانه­ها.
Aristotle,(1898), The Poetics of Aristotle, edited with critical notes and a translation by S.H. Butcher, New York : The Macmillan Company.
Neufeldt, Victoria & Guralnik, David. B, (1994), Webster's new world dictionary. New York: prentice hall.
 Diner E, Oishi S, Lucac, R. E. (2003). “Personality, culture, and subjective well–being: Emotional and cognitive evaluations of life”, Annual Review of  Psychology, Volume 54, pp 403-425.
Smiley, Sam (1971), Playwriting:the structure of action, Revised and Expanded Edition, with Norman A. Bert, in 2005, Yale University Press , New Haven and London.
Spears, Richard A. (2001), NTC's Dictionary of Words and Phrases, The McGraw-Hill Companies, Inc.