نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
چکیده
این مقاله به توصیف روشی جدید برای ارزیابی تأثیر یک فیلم بر فعالیت مغزی بینندگان میپردازد. در این روش، فعالیتِ مغز در خلال تماشای آزاد فیلمها از طریق «تصویربرداری کارکردی به شیوة تشدید مغناطیسی»[1] (fMRI) اندازهگیری میشود و به منظور ارزیابی شباهتها در زمان پاسخدهی و منطقه پاسخدهندة مغز در بین بینندگان هنگام تماشای فیلم از تحلیل «همبستگی میان سوژهای»[2] (ISC) استفاده میشود. نتایج تحقیقات ما نشان میدهند که بعضی از فیلمها میتوانند به مقدار درخور توجهی فعالیت مغزی و حرکات چشمی بینندگان را کنترل کنند. با وجود این، یافتههای مذکور برای انواع محصولات متحرک تصویری مصداق ندارد و میزان کنترل فعالیتهای مغزی بینندگان به تبع محتوا و تدوین و سبک کارگردانی فیلم تفاوت میکند. به نظر ما ISC میتواند در حوزة مطالعات سینما به منزلة یک ابزار سنجش کمیِ عصبشناختی مفید واقع شود و از آن به منظور سنجش تأثیرات سبکهای گوناگون تولید فیلم بر مغز بینندگان استفاده شود؛ ISC همچنین میتواند روش ارزشمندی برای ارزیابی بهتر محصولات در صنعت فیلمسازی و سینما باشد. به این نتیجه رسیدهایم که این روش با نزدیک کردن دو رشتة کاملاً متفاوت و دور از هم عصبشناسی شناختی و مطالعات سینما میتواند دریچهای به سوی یک فضای بین رشتهای جدید به نام «مطالعات سینمایی عصب پایه»[3] باز کند.
[1]. Functional Magnetic Resonance Imaging.
[2]. Inter-subject Correlation.
[3]. Neurocinematic Study.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
.
نویسندگان [English]
- Siavash Salavatian
- Seyed MohammadReza Seyedi