محمدحسین صباحی؛ علی رجب زاده طهماسبی
دوره 6، شماره 11 ، فروردین 1389، صفحه 11-39
چکیده
مستندهای ورزشی در میان برنامهها و فیلمهای ورزشی، از پیشینه و اهمیت بسزایی برخوردارند. با وجود این، درباره ابعاد گوناگون ساختار محتوایی و تکنیکی این گونه از مستندها و برنامههای ورزشی، مطالعه چندانی صورت نگرفته است. در این مقاله ضمن اشاره به تاریخچهای کوتاه در زمینه مستندهای ورزشی در سطح جهان و ایران، به معرفی دسته بندی موضوعی ...
بیشتر
مستندهای ورزشی در میان برنامهها و فیلمهای ورزشی، از پیشینه و اهمیت بسزایی برخوردارند. با وجود این، درباره ابعاد گوناگون ساختار محتوایی و تکنیکی این گونه از مستندها و برنامههای ورزشی، مطالعه چندانی صورت نگرفته است. در این مقاله ضمن اشاره به تاریخچهای کوتاه در زمینه مستندهای ورزشی در سطح جهان و ایران، به معرفی دسته بندی موضوعی و محتوایی این گونه برنامههای مستند پرداخته شده است. چهار گروه عمده در این دستهبندی عبارتاند از مستندهای ورزشی 1) رویداد محور، 2) شخصیت محور، 3) رشته محور (با رویکرد رشته ورزشی) و 4) حاشیه محور.در ادامه مقاله نیز ساختاری مستندهای ورزشی در سه مرحله «پیش تولید»[1] (پژوهش، فیلمنامه، برنامهریزی)، «تولید»[2] (کارگردانی، فیلمبرداری، صدابرداری) و «پس تولید»[3] (تدوین، گفتار متن، موسیقی) بررسی شده است. در این بخش تلاش شده تا ویژگیهای مطرح و مؤثر هر مرحله از کار، معرفی و بررسی شود. از جمله موارد
برجسته در این زمینه، نگاه خلاقانه و ورزشی به موضوع مورد نظر، ضبط چند دوربینه و روش تدوینی مناسب مستند ورزشی است.
[1]. Pre Production
[2]. Production
[3]. Post Production
حسین بصیریان
دوره 6، شماره 11 ، فروردین 1389، صفحه 40-60
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی مقایسهای میزان مراجعه و اعتماد به اخبار اینترنتی (در وبسایتهای فارسی) و یافتن رابطة بین عوامل مؤثر بر میزان اعتماد مخاطبان به اخبار این رسانه است. از این رو ضمن توجه به پیچیدگی و گستردگی موضوع، و ضریب نفوذ کم اینترنت در کشور، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای وابسته به وزارت علوم شهر تهران، به عنوان ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی مقایسهای میزان مراجعه و اعتماد به اخبار اینترنتی (در وبسایتهای فارسی) و یافتن رابطة بین عوامل مؤثر بر میزان اعتماد مخاطبان به اخبار این رسانه است. از این رو ضمن توجه به پیچیدگی و گستردگی موضوع، و ضریب نفوذ کم اینترنت در کشور، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای وابسته به وزارت علوم شهر تهران، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدهاند که به نوعی مخاطب نخبه نیز، محسوب میشوند. روش مورد استفاده در این تحقیق، پیمایش است که در مرحلة نخست ده وبسایت خبری پربیننده از دیدگاه پاسخگویان مشخص شدند. نتایج به دست آمده از پاسخهای نمونة 400 نفره از دانشجویان در مرحلة دوم، که با نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در ده دانشگاه وابسته به وزارت علوم شهر تهران انتخاب شدند، نشان میدهد که وبسایتهای خبری -با وجود ضریب نفوذ کم اینترنت در کشور و محدودیتهای نسبی که در دسترسی به برخی از این وبسایتها وجود دارد- توانستهاند در جهت جلب اعتماد رسانهای این گروه از نخبگان علمی، گام مهمی بردارند و حتی وب2 نیز در این عرصه مجال خودنمایی یافته است. نتایج کلی پس از رتبهبندی میزان اعتماد، مبیّن این مطلب بود که وبسایتهای خبری «بی.بی.سی فارسی»، «بالاترین» و «تابناک» به ترتیب از بیشترین میزان اعتماد در میان ده وبسایت خبری پربیننده برخوردارند.
زهرا سخی؛ عبدالله گیویان؛ محمد دادگران
دوره 6، شماره 11 ، فروردین 1389، صفحه 61-95
چکیده
رسانهها ابزار بیان ایدئولوژیک گفتمانها هستند و از طریق آنها میتوان ایدئولوژی را به سطح جامعه تزریق کرد. از این لحاظ برای دریافت روند تطوری گفتمان حاکم، میتوان از رسانهها به عنوان مرجعی مطالعاتی استفاده کرد. سینما به علت تصویری بودن و همه گیر بودن در میان رسانههای جمعی از جایگاه والایی برخوردار است.
تغییرات گفتمانی بر نحوة ...
بیشتر
رسانهها ابزار بیان ایدئولوژیک گفتمانها هستند و از طریق آنها میتوان ایدئولوژی را به سطح جامعه تزریق کرد. از این لحاظ برای دریافت روند تطوری گفتمان حاکم، میتوان از رسانهها به عنوان مرجعی مطالعاتی استفاده کرد. سینما به علت تصویری بودن و همه گیر بودن در میان رسانههای جمعی از جایگاه والایی برخوردار است.
تغییرات گفتمانی بر نحوة رویارویی با دیگری تاثیر میگذارد. از یک سو، «دیگری» و تعریفی که از آن در طول روندهای گفتمانی گوناگون شده است برای ساخته شدن هویت ملی و اجتماعی یک ملت، نقشی اساسی ایفا کرده است. از سوی دیگر،«خودی» همواره برای تعریف هویت ملی و جداسازی خود از غیر، به غیریت سازی میپردازد و میتوان گفت که رسانههای جمعیتنها یکی از ابزار ساخت و بازتولید دیگری و بازتعریف «خود» است.
در پژوهش حاضر گفتمان «خود/ دیگری» در سینما مورد بررسی قرار میگیرد. تا نحوة بازنمایی «دیگری» و بازتولید «خود» در مقابل آن و شکل گیری هویت «خودی» تعریف شود. بنابراین «دیگری» به تنهایی مسئلة این تحقیق نبوده است و تا جایی مورد کنکاش
قرار میگیرد که «خودی» نیز حضور داشته باشد.
برای رسیدن به پاسخ مسئلة تحقیق از سه سطح تحلیل برای بررسی نمونههای منتخب استفاده شده است. چرا که سعی شده است از سطح توصیف صرف فراتر رفته و وارد تحلیل گفتمانی متون شویم. در سطح اول از الگوی روایت «بارت» برای بررسی معنای ضمنی و آشکار سکانسهای مورد تحلیل استفاده شده است و در سطح دوم الگوی «سلبی و کادوری» برای توصیف نشانه شناختی مبنای کار قرار داده شده است. در ادامه با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی ونداک، گفتمان «خود/دیگری» متن تحلیل شده است.
الگویهای مذکور واسازی و کنکاش در سطوح مختلف متن را برای محقق فراهم میکنند. با مشاهده و بررسی و تحلیل فیلمها آنچه که در مواجهه با دیگری در تمام متون دیده شده است؛ «استعارة سفر» برای مواجهه با غرب است. در تمام فیلمهای انتخابی «خودی» به سفر میرود یا از سفر غرب باز میگردد. و در اکثر نمونهها «خودی» از این مواجهه و سفر پشیمان و نادم باز میگردد. و در نهایت دیگری طرد و نفی میشود.
ایدة مسلط در اکثر قریب به اتفاق متون «بازگشت به خویشتنِ اصیل و بومی»، در مقابل غربِ مطرود، است. غرب با ایدههای مختلف در این متون طرد میشود؛ گاهی با ایده وحشت زایی و گاه عقلانیت ابزاری غربی در مقابل «خودی» قرار داده میشود. در نتیجه آنچه از تحلیل فیلمهای بررسی شده بر میآید این است که، غرب در سینمای معاصر ایران همراه با جهت گیری رسانهای، طرد شده و منفور قلمداد شده است.
رامین فنائیان؛ افسانه مظفری؛ سیدمحمد دادگران
دوره 6، شماره 11 ، فروردین 1389، صفحه 96-123
چکیده
حاکمیت و تسلط رسانهها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانههای فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگیهای خاص، بر دیگر رسانهها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با تودة مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و میتواند در دیدگاههای فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، ...
بیشتر
حاکمیت و تسلط رسانهها بر نوع تفکر مخاطبان در دنیای کنونی امری رایج و متأسفانه پذیرفته شده است. در میان رسانههای فراگیر، تلویزیون از جایگاهی ممتاز برخوردار است و به دلیل ویژگیهای خاص، بر دیگر رسانهها غلبه یافته است. تلویزیون در کشور ما با تودة مخاطب، ارتباط وسیعی دارد و میتواند در دیدگاههای فرهنگی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، اقتصادی و... مردم تأثیر بگذارد. از این منظر تلویزیون عامل ارتباطی بسیار قوی، وسیع و عمیقی است. از طرف دیگر تلویزیون در زمینة زیبایی شناسی مخاطب و ارتقای سطح سلیقة او و ایفای نوعی نقش فرهنگی توان بالایی دارد. همچنین ارتباط تئاتر و تلویزیون از ابتدای پیدایشِ تلویزیون به شکل تعاملی و دوسویه وجود داشته که به شرط هدایت صحیح، میتواند به ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان این دو منجر شده و هر دو رسانه را منتفع کند. هرگاه این تعامل به درجة مطلوبی ارتقا یابد، هم تئاتر و هم تلویزیون به اهداف خود نزدیکتر میشوند. از طرف دیگر چون تئاتر میتواند به لحاظ عاطفی و فکری نیز تأثیر فراوانی بر مخاطب خود بگذارد، ظرفیت فراوانی برای بیان مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی ایجاد میکند. تئاتر به زعم نگارنده، خود یک رسانه است و اتفاقاً میتواند کامل ترین رسانه نیز باشد؛ زیرا
ویژگیهای منحصر به فرد و یگانهای به لحاظ تأثیرگذاری دارد.
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگیهای دو رسانة تلویزیون و تئاتر بر روی خصیصة فرهنگی این دو رسانه متمرکز شده است و سعی دارد تأثیرگذاری تلویزیون بر توسعة تئاتر را بررسی کند. تعامل، تأثیر و تأثر متقابل و مقایسه میان این دو رسانه نیز مبحثی است که به موازات بحث اصلی در این تحقیق دنبال شده است. بدیهی است هدف ثانویه از انجام پژوهشهایی از این دست، تلاش برای یافتن راهکارها و راهحلهای فرهنگی برای ارتقا و توسعة فرهنگی جامعه است. زیرا تقویت و پرداختن به هنر/ رسانه تئاتر بهدلیل ظرفیتها و ویژگیهایی که دارد ما را در دستیابی به توسعة فرهنگی یاری میرساند.
سید علیرضا هاشمی
دوره 6، شماره 11 ، فروردین 1389، صفحه 124-146
چکیده
مدیریت استراتژیک یکی از مهمترین شاخههای مدیریت است که در طی دو دهه اخیر توسعه روز افزون یافته است. از آنجا که تفکر استراتژیک را «اقدام در زمان حال در پرتو بصیرت روشن نسبت به آینده» تعریف کرده اند؛ بصیرت روشن نسبت به آینده، به معنای آگاهی از محیط آینده، و آگاهی از عملکرد سازمان در آینده است. از این رو برنامه ریزی محتوایی برنامههای ...
بیشتر
مدیریت استراتژیک یکی از مهمترین شاخههای مدیریت است که در طی دو دهه اخیر توسعه روز افزون یافته است. از آنجا که تفکر استراتژیک را «اقدام در زمان حال در پرتو بصیرت روشن نسبت به آینده» تعریف کرده اند؛ بصیرت روشن نسبت به آینده، به معنای آگاهی از محیط آینده، و آگاهی از عملکرد سازمان در آینده است. از این رو برنامه ریزی محتوایی برنامههای رسانه باید برگرفته از شاخصهای مختلف محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... باشد تا علاوه بر رضایت مندی مخاطبان، هر یک از گروههای سنی نیز از برنامههای رسانه بطور مطلوب بهره مند شوند.
در این مقاله با تأکید بر شاخصهای جمعیتی به عنوان یکی از مهمترین ساز و کارهای برنامهسازی، توجه دستاندرکاران رسانه را به این مهم جلب مینماید تا از طریق آن نقشه راه و افق محتوایی برنامهها در صدا و سیما روشنتر ترسیم گردد.
محمد مومنی
دوره 6، شماره 11 ، فروردین 1389، صفحه 147-192
چکیده
زنده نگاه داشتن میراث تئاتری گذشته در اروپا را، با وجود این که مسیحیت خواهان توقف فعالیتهای نمایشی بود و آن را عملی شیطانی میدانست، بازیگران مضحکه[1] (کمدیهای مبتذل) و نمایشگران دورهگرد که نمایشهای محبوب مردمی را اجرا میکردند، به عهده داشتند. در سراسر اروپا نمایشهای مضحکه و تئاتر مذهبی کلیسا سلاحی قوی برای تبلیغ مسیحیت ...
بیشتر
زنده نگاه داشتن میراث تئاتری گذشته در اروپا را، با وجود این که مسیحیت خواهان توقف فعالیتهای نمایشی بود و آن را عملی شیطانی میدانست، بازیگران مضحکه[1] (کمدیهای مبتذل) و نمایشگران دورهگرد که نمایشهای محبوب مردمی را اجرا میکردند، به عهده داشتند. در سراسر اروپا نمایشهای مضحکه و تئاتر مذهبی کلیسا سلاحی قوی برای تبلیغ مسیحیت شد. موضوع و محتوای جذاب فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، نمایشهای اخلاقی، میستری و میراکل در کنار لطیفههای نمایشی و مضحکه توانست رابطه بازیگر و تماشاگر در تئاتر مذهبی قرون وسطی را به سطحی عالی و تاثیرگذار در جامعه برساند. مطالعات علمی نشان میدهد در قرون وسطی سازمانهای متعددی در تولید و اجرای نمایش با حمایت کلیسا در کشورهای فرانسه، انگلستان، ایتالیا و آلمان نقش آفرینی میکردند. به زمین آمدن خداوند و آزار دادن خدای بالای صلیب تغییرات مهمی در مضامین جدیدتر، محیط نمایشی و اجراهای مذهبی ایجاد کرد. بررسی نمایشها در چهارچوب رابطه تماشاگر ـ بازیگر نشان میدهد که چهار عنصر اساسی نمایش قرون وسطی شامل محتوای نمایش، تماشاگر، بازیگر و فضای اجرا، تعاملی پویا و برجسته با اصول مسیحیت داشتند. در دوره ابتدایی قرون وسطی کلیسا به عنوان تالار و صحنه در اختیار نمایشهای مذهبی قرار گرفت. مانند تئاتر یونان و روم محراب و معبد مظهر برجستهای از مذهب مسیحیت بود که در نقطه مرکزی کلیسا قرار داشت..