عبدالکریم خیامی؛ علی اسکندری؛ مرضیه خلقتی
چکیده
سلبریتیها از جملة منابعی هستند که رسانهها با هدف جذب مخاطب و سودآوری به آنها متوسل میشوند و آنها نیز با هدف بیشتر دیده شدن و کسب درآمد در رسانهها حاضر میگردند. پس میتوان یک ارتباط دوسویه را متصور شد که هرکدام از دو سوی این طیف درصدد دستیابی به اهدافی هستند. اما در این مواجهه، گاه مشکلات و مسائلی به وقوع میپیوندد که هزینههایی ...
بیشتر
سلبریتیها از جملة منابعی هستند که رسانهها با هدف جذب مخاطب و سودآوری به آنها متوسل میشوند و آنها نیز با هدف بیشتر دیده شدن و کسب درآمد در رسانهها حاضر میگردند. پس میتوان یک ارتباط دوسویه را متصور شد که هرکدام از دو سوی این طیف درصدد دستیابی به اهدافی هستند. اما در این مواجهه، گاه مشکلات و مسائلی به وقوع میپیوندد که هزینههایی را برای دو طرف ایجاد میکند. در این مقاله، ابتدا در بخش نظری، دو نظریة دریسنس و نایار مطرح شد و در مرحلة بعد با روش نمونهگیری هدفمند 15 نفر از صاحبنظران حوزه ارتباطات، رسانه و فرهنگ مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند و مهمترین مضامین مرتبط با وضعیت موجود و مطلوب تعامل رسانة ملی با سلبریتیها با استفاده از نرمافزار MAXQDA استخراج، طبقهبندی و تحلیل شد. نتایج حاصل از این تحقیق حکایت از آن داشت که با هدف بهبود و ارتقای تعامل سلبریتیها و رسانة ملی میتوان بر اساس مدل ارائهشده در این پژوهش، سیاستگذاری روشنی برای تربیت، استعدادیابی و معرفی چهرههای جوان طراحی کرد؛ نظام جدید حقوق متقابل چهرهها و رسانة ملی را به لحاظ مالکیت مادی و معنوی در عرصة فعالیتهای هنری مانند صحنه، تبلیغات محیطی و فضای مجازی تعیین و تدوین کرد؛ و به طراحی زمینهای برای معرفی، رشد و ماندگاری چهرهها و در نهایت گونهشناسی و طبقهبندی سلبریتیها برای هرگونه تعامل با آنها پرداخت.
علی اکبر فرهنگی؛ طاهر روشندل اربطانی؛ رضا پور حسین؛ میترا افضلی فاروجی
چکیده
رسانة ملی یکی از بازیگران اصلی فرآیند ترویج علم در کشور است که مسئولیت پیوند حوزة علم و عرصة عمومی و نهادینهسازی گفتمان علمی را بر عهده دارد. هدف از این پژوهش، تبیین الگوی پارادایمی ارتباطات علم در برنامهسازی علمی در تلویزیون است که ضمن احصای شرایط علّی، زمینهای و میانجی به شناسایی راهبردهای مناسب برای کنش متقابل رسانه در فرآیند ...
بیشتر
رسانة ملی یکی از بازیگران اصلی فرآیند ترویج علم در کشور است که مسئولیت پیوند حوزة علم و عرصة عمومی و نهادینهسازی گفتمان علمی را بر عهده دارد. هدف از این پژوهش، تبیین الگوی پارادایمی ارتباطات علم در برنامهسازی علمی در تلویزیون است که ضمن احصای شرایط علّی، زمینهای و میانجی به شناسایی راهبردهای مناسب برای کنش متقابل رسانه در فرآیند رسانهایسازی علم و سرانجام پیامدهای منتج از این الگو میانجامد.روش تحقیق این پژوهش نظریه مبنایی است و دادههابا روش نمونهگیری نظری ازطریق مصاحبه عمیق غیرساختاریافته با 12 نفر از صاحبنظران که در طراحی و راهبری برنامههای علمی نقش داشتهاند، بدست آمد. یافتههای این مقاله حاکی از آن است که الگوی منتخب رسانة ملی در بازنمایی علم، الگوی نقصانی است. دلایل اتّخاذ این الگو عبارت است از دانایکل پنداری رسانه، تصور نادرست از سطح ادراک عامّه از علم، پیچیدهانگاری زبان علم، محدودیت منابع در برنامهسازی علمی، فقدان فرهنگ حمایتگر علم و عدم ثبات و تمایزِ وظایف ساختاری شبکههای عمومی و تخصصی تلویزیون. به این ترتیب با الگوی نقصانی ترویج علم، کنشگری رسانه در حوزة ارتباطات علم با راهبردهایی چون تخصصزدگی، عوامزدگی، کلیشهسازی یا نتیجهگرایی علمی معنا مییابد. درنتیجه، ارائة ایدئولوژیک علم، خلط علم و شبهعلم، برجستهسازی دستاوردهای علمی، عدم ورود علم به حوزة عمومی، ترویج علم محض و عدم ارتباط تعاملی رسانه با عموم و جامعة علمی را به دنبال دارد. بنابراین ضروری است که رسانة ملی با اتخاذ الگوی مشارکت در ترویج علم، از رویکرد همگانیسازی علم به رویکرد درگیرسازی عموم در علم تغییر موضع دهد.
محمد شهبا؛ مانیا محسنی
چکیده
این مقاله با بررسی عنصر شخصیت به عنوان یکی از مهمترین عناصر فیلمنامهنویسی برای سینما و تلویزیون به مقایسة فنون شخصیتپردازی بکار رفته در فیلم و مجموعة تلویزیونی اقتباسی فارگو میپردازد. چگونگی اقتباس از سینما برای تلویزیون بطور کلی تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. روش تحقیق در این مقاله بر دیدگاه ساختارشکنانة دن سیگر ...
بیشتر
این مقاله با بررسی عنصر شخصیت به عنوان یکی از مهمترین عناصر فیلمنامهنویسی برای سینما و تلویزیون به مقایسة فنون شخصیتپردازی بکار رفته در فیلم و مجموعة تلویزیونی اقتباسی فارگو میپردازد. چگونگی اقتباس از سینما برای تلویزیون بطور کلی تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. روش تحقیق در این مقاله بر دیدگاه ساختارشکنانة دن سیگر در گسست از قواعد ساختار سهپردهای استوار است. به این منظور، نخست نظرهای کلاسیک دربارة شخصیتپردازی، قراردادهای رایج و فرمولی در این زمینه مورد بررسی قرار میگیرند. بر اساس یافتههای این مقاله، فنون بکار رفته به منظور بسط شخصیتپردازیها و روابط بین شخصیتها در فارگو شامل این موارد است: انتساب ویژگیها و نقصهایی به شخصیت به منظور همراه کردن مخاطب با آنها؛ بسط روابط بین شخصیتهای اصلی با شخصیتهای فرعی و با یکدیگر؛ تبدیل شخصیتهای دوبعدی به شخصیتهای سهبعدی؛ تبدیل شخصیتهای فرعی به شخصیتهای اصلی؛ حذف یا افزودن شخصیتهای فرعی؛ و افزودن شخصیتهایی کاملاً جدید. بر اساس یافتههای این مقاله، روش «اشتقاق شخصیتهای فرعی از شخصیتهای اصلی یا فرعی» رایجترین روش برای گسترش فیلمنامة سینمایی به مجموعة تلویزیونی است.
مهدی صدقی؛ مجتبی امیری
چکیده
تجربه برگزاری مناظرههای انتخاباتی حاکی از آن است که این مناظرهها بجای آنکه فضایی برای دیالوگ و گفتگو نسبت به موضوعات مهم برای جامعه باشد، فضایی بوده که نامزدها به تخریب و تهاجم نسبت به رقبا بپردازند. در این پژوهش پس از دستهبندی انواع تعاملها و کنشهای بین مناظره کنندگان، شرایط علی و زمینهای برای انتخاب راهبردهای متفاوت ...
بیشتر
تجربه برگزاری مناظرههای انتخاباتی حاکی از آن است که این مناظرهها بجای آنکه فضایی برای دیالوگ و گفتگو نسبت به موضوعات مهم برای جامعه باشد، فضایی بوده که نامزدها به تخریب و تهاجم نسبت به رقبا بپردازند. در این پژوهش پس از دستهبندی انواع تعاملها و کنشهای بین مناظره کنندگان، شرایط علی و زمینهای برای انتخاب راهبردهای متفاوت برای کنش، شناساییشده و الگوی پارادایمی برای مدیریت مناظرهها پیشنهادشده است. روش تحقیق این پژوهش نظریه مبنایی یا گراندد تئوری است و دادهها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 14 نفر از کسانی بهدستآمده که صاحبنظر بوده و یا در فرآیند طراحی، تهیه و تولید مناظرهها نقش داشتهاند. یافتههای این مقاله حاکی از آن است که هرچند ویژگیهای شخصی و شخصیت مناظره کنندگان در انتخاب رویکرد ادعا و اقناع یا کنش حمله و دفاع تأثیرگذار است، اما تغییر و باز شدن ناگهانی فضای سیاسی در دوران انتخابات، کوتاه بودن زمان تبلیغات انتخاباتی، پیشفرض عدم بیطرفی برگزارکننده مناظره تلویزیونی نزد برخی از نامزدها و بینندگان، چینش نامناسب ساختار و قواعد مناظره عواملی است که باعث شده مناظره کنندگان بجای دیالوگ و گفتگو به تنش و درگیری گرایش یابند. برای مدیریت مناسب، مناظرهها باید به یک رویداد رسانهای قالب و قواعد مشخص تبدیل شوند.
ابوالفضل عابدی؛ ایمان زکریایی؛ سیدحسن حسینی؛ اصغر فهیمی فر
چکیده
استفاده از فلسفه مزیتی رقابتی برای فیلمسازان به شمار میرود. ماتریکس از این مزیت بهره برده است. این فیلم مرزهای واقعیت و خیال را درنوردیده است، اما فیلمی صرفاً حادثهای یا علمیـتخیلی نیست؛ ماتریکس فیلمی فلسفی است. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال است که چرا فیلم ماتریکس یک فیلم فلسفی است و همچنین به دنبال بررسی چگونگی ارایه ...
بیشتر
استفاده از فلسفه مزیتی رقابتی برای فیلمسازان به شمار میرود. ماتریکس از این مزیت بهره برده است. این فیلم مرزهای واقعیت و خیال را درنوردیده است، اما فیلمی صرفاً حادثهای یا علمیـتخیلی نیست؛ ماتریکس فیلمی فلسفی است. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال است که چرا فیلم ماتریکس یک فیلم فلسفی است و همچنین به دنبال بررسی چگونگی ارایه مفاهیم فلسفه شک گرایی در صورت زیبایی شناختی فیلم است. این پژوهش بر شفاف ساختن نحوة استفاده از محتوای فلسفی در این فیلم به منظور استفادة فیلمسازان متمرکز است. روش تحقیق در این مقاله، ترکیبی از تحلیل محتوای کیفی، تحلیل تصویر و مطالعة موردی، با رویکرد روایی و رویکرد فرمی است. یافتههای تحقیق در سه محور پیرنگ، شخصیتپردازی و میزانسن بیان شده است. این یافتهها نشان میدهد که در بخش پیرنگ، هشت مفهومِ فلسفی غار افلاطون، مغزهای درون خمره، اتوپیا، سیمولاکرا، جهان رؤیا و اصالت ادراک، قرص قرمز یا آبی در جهان خیالی یا واقعی، دیالوگ به مثابة عمل فلسفی، و ماتریکس به مثابة شک فلسفی وجود دارد. در شخصیتپردازی، نئو به مثابة سقراط و دکارت در فیلم دیده میشود و در فرم، با میزانسن «شک فلسفی» روبهرو هستیم. نتایج این بررسی نشان میدهد که «ماتریکس» به اعتبار نظریات و ادبیات فلسفی و همچنین بنابر تحلیلهای برخی فیلسوفان معاصر، فیلمی فلسفی است و بر اساس «مکتب شکگرایی» قابل تحلیل و تفسیر است که مجموع این موارد سبب شکلگیری مدل شکگرایی در فیلم ماتریکس شده است.
معصومه میرزاخانی؛ باقر ساروخانی؛ حسن خجسته باقرزاده
چکیده
این مقاله با هدف بازنمایی و تفسیر گفتمانهای بدن در آگهیهای بازرگانی شبکه یک سیمای ملی؛ به بازخوانی و طبقهبندی متون برآمده از آگهیها پرداخته است. برای دست یافتن به هدف، 72 آگهی بهصورت هدفمند در بازه زمانی سال 95 انتخاب و تحلیل شد. بهنحویکه با بهرهگیری از قابلیتهای روش تحلیل گفتمان و چارچوب نظری جامعهشناسی تفسیری، سه گفتمان ...
بیشتر
این مقاله با هدف بازنمایی و تفسیر گفتمانهای بدن در آگهیهای بازرگانی شبکه یک سیمای ملی؛ به بازخوانی و طبقهبندی متون برآمده از آگهیها پرداخته است. برای دست یافتن به هدف، 72 آگهی بهصورت هدفمند در بازه زمانی سال 95 انتخاب و تحلیل شد. بهنحویکه با بهرهگیری از قابلیتهای روش تحلیل گفتمان و چارچوب نظری جامعهشناسی تفسیری، سه گفتمان «لذت و خوشایندی»، «سلامت» و «منزلتِ» بدن، در تبلیغات بازنمایی شده است. در گفتمان لذت و خوشایندی، «حس و حال خوب»، در گفتمان سلامت، «عافیت جسم» و در گفتمان منزلتِ بدن، «شأن برتر یا پرستیژ» بهعنوان دال مرکزی شناسایی شد. در برآیند کلی مطالعه گفتمان تبلیغات بازرگانی در حوزه بدن، مشخص گردید این گفتمانها تحت گفتمان بزرگتر «جسمی یا بیولوژیکی» برساخت میشود و دال مرکزی مجموع این گفتمانها «انسان مصرفی» است. برحسب نتایج به نظر میرسد، هر یک از گفتمانها متأثر از خاستگاههای متنوع و نظریههایی هستند؛ که متناسب با سیاستهای حاکم بر رسانه ظهور یافتهاند.
سیاوش صلواتیان؛ سید حسن موسوی فرد
چکیده
این پژوهش به دنبال آن بوده است تا بهعنوان یکی از رویکردهای مقابله با حل مشکلات مالی، راهکارهای کاهش هزینهها در سازمان صداوسیما را شناسایی نماید. رویکرد پژوهش حاضر شناسایی حداکثری این راهکارها در زمینههای مختلف بود تا در قدمهای بعدی مبنای اقدامات پژوهشی و اجرایی قرار گیرد. برای این منظور با 14 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزه ...
بیشتر
این پژوهش به دنبال آن بوده است تا بهعنوان یکی از رویکردهای مقابله با حل مشکلات مالی، راهکارهای کاهش هزینهها در سازمان صداوسیما را شناسایی نماید. رویکرد پژوهش حاضر شناسایی حداکثری این راهکارها در زمینههای مختلف بود تا در قدمهای بعدی مبنای اقدامات پژوهشی و اجرایی قرار گیرد. برای این منظور با 14 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزه رسانه که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه عمیق صورت گرفته و سپس بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی ابتدا مضامین مرتبط با سؤالات پژوهش از دادههای حاصل از مصاحبه استخراج گردید و سپس در فرآیند کدگذاری باز به هر یک از این مضامین یک کد اختصاص داده شد و سپس در کدگذاری محوری این کدها دستهبندی شد. نهایتاً 70 راهکار کاهش هزینه در 8 مقوله از دل مصاحبهها استخراج گردید. برونسپاری تولید و تبدیل عوامل تولید درون سازمان به پیمانکار خصوصی، و تدوین نظام برونسپاری تولیدات سازمان به همراه رتبهبندی و ارزیابی تهیهکنندگان، اعمال نظام جذب، رشد و ارتقاء نیروی انسانی در جهت افزایش بهرهوری نیروی انسانی سازمان، اعمال نظام مدیریت فناوری، واگذاری شرکتهای زیرمجموعه سازمان، اختصاص بودجه به واحدهای هزینهای و کنترل پروژههای کلان سازمان و برنامههای مناسبتی جهت کنترل هزینهها، استانداردسازی فرآیندهای سازمانی و ... بخشی از اصلیترین راهکارهای شناساییشده جهت کاهش هزینهها در سازمان صداوسیما در این پژوهش است.
رضا فرخ نژاد؛ تژا میرفخرایی
چکیده
اهمیت دوران کودکی در هویتیابی و نیز تلاش مخاطبان کودک در شناخت رمزگانهای دیگر فرهنگها، این پژوهش را بر آن داشت تا عملکرد شبکه کودک را در شش ماهه دوم سال 96 به صورت تمام شماری و با استفاده از «نشانهشناسی فرهنگی لوتمان»، در شکلگیری فرایند دیگریسازی به مثابه اقدامی ضد هژمونیک و همچنین تثبیت هویت فرهنگی «خود» بررسی ...
بیشتر
اهمیت دوران کودکی در هویتیابی و نیز تلاش مخاطبان کودک در شناخت رمزگانهای دیگر فرهنگها، این پژوهش را بر آن داشت تا عملکرد شبکه کودک را در شش ماهه دوم سال 96 به صورت تمام شماری و با استفاده از «نشانهشناسی فرهنگی لوتمان»، در شکلگیری فرایند دیگریسازی به مثابه اقدامی ضد هژمونیک و همچنین تثبیت هویت فرهنگی «خود» بررسی نماید. یافتهها نشان میدهد گفتمان غرب در برخی موارد حضور خود در سپهر نشانهای فرهنگ اسلامی ایرانی را تحمیل کرده است. چون مفروض پژوهش دیگری غربی را در حکم پادفرهنگ میداند، لذا ضعف در فرایند دیگریسازی را به مثابه تعامل فرهنگی نمیشناسد. شبکه، نماینده الگوی مبتنی بر «هم خود و هم دیگری» است. یعنی به جای الگوی «خودـ دیگری قطبیده» از الگوی «خودـ دیگری آمیخته» بهره میبرد. بر مبنای نظریه اومولت، برنامههای تولیدی، رویکردی محافظهکارانه نسبت به مسائل پیرامونی و جامعه داشته و بیشتر بر تاریخ و سنت تأکید دارند. در مقابل برنامههای تأمینی بر مؤلفههای جامعهپذیری، ثروت، قدرت و سبک زندگی تمرکز داشتهاند. یکی از شیوههای مؤثر شبکه کودک به عنوان راهکاری ضدهژمونیک برای غیریتسازی، بهرهمندی از سازوکارهای ترجمه فرهنگی در برنامههای تأمینی خارجی است. در این مسیر فرایندهای تکرار و خلاقیت به خوبی در شبکه به کار گرفته شده است، اما لازم بود عوامل فرهنگی «خود» و «دیگری» از طریق مکانیزمهای طرد و جذب به کار گرفته میشد تا متون پخش شده ویژگیهای کاملاً فرهنگبنیاد را برای خودش احراز کند.
مهتاب نورمحمدی؛ محمد دبیرمقدم
چکیده
زبان در کارکرد اجتماعی آن، یعنی گفتمان، نقشی بسیار مهمی در تعیین قدرت اجتماعی دارد. از آنجا که استعاره پدیدهای بسیار رایج در زبان و حاکم بر نظام مفهومی است، میتواند در این راستا نقشی برجسته ایفا کند. با توجه به اینکه در زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، جامعه بیش از هر زمانی در معرض نزاع گفتمانهای رقیب برای تغییر روابط ...
بیشتر
زبان در کارکرد اجتماعی آن، یعنی گفتمان، نقشی بسیار مهمی در تعیین قدرت اجتماعی دارد. از آنجا که استعاره پدیدهای بسیار رایج در زبان و حاکم بر نظام مفهومی است، میتواند در این راستا نقشی برجسته ایفا کند. با توجه به اینکه در زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، جامعه بیش از هر زمانی در معرض نزاع گفتمانهای رقیب برای تغییر روابط قدرت قرار میگیرد، در این پژوهش، در پی آنیم که در چارچوب رویکرد «تحلیل انتقادی استعاره» چارتریسبلک که حاصل تلفیق رویکردهای شناختی، تحلیل انتقادی گفتمان، کاربردشناسی و پیکرهای است، استعارههای بهکاررفته در مناظرههای تلویزیونی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 ایران را بررسی و از این رهگذر به اندیشهها و نگرشهای پنهان در پس متون تولیدشده دست یابیم. در این پژوهش سه فرضیه بررسی شد و یافتهها هر سه فرضیه را تأیید کردند: 1) بستر تجربی مشترک با رأیدهندگان، متقاعدسازی منطقی واحساسی آنها و مشروعیتبخشی به دیدگاههای خود و مشروعیتزدایی از دیدگاههای رقیب، مهمترین انگیزههای کاربرد و گزینش استعارهها در این مناظرهها هستند؛ 2) در این مناظرهها از حوزههای سفر، منازعه و ساختمان بیش از سایر حوزهها استفاده شده است؛ 3) با وجود شباهت در استفادة جریانهای سیاسی از حوزههای مبدأ استعارهها، تفاوتهایی در فراخوانی هستیهای این حوزهها مشاهده میشود که بازتاب تفاوتهای ایدئولوژیک این جریانهاست.
حمید بابایی میبدی؛ امیررضا کنجکاو منفرد؛ احسان کریمی میبدی
چکیده
یکی از رایجترین ترفندهای مورد استفاده در تبلیغات تلویزیونی استفاده از افراد مشهور است که محصول را مورد تأیید قرار میدهند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از تأیید کنندههای مشهور بر قصد خرید با توجه به نقش میانجی نگرش، به نام تجاری(برند) و تبلیغات است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ...
بیشتر
یکی از رایجترین ترفندهای مورد استفاده در تبلیغات تلویزیونی استفاده از افراد مشهور است که محصول را مورد تأیید قرار میدهند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از تأیید کنندههای مشهور بر قصد خرید با توجه به نقش میانجی نگرش، به نام تجاری(برند) و تبلیغات است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مصرف کنندگان شهر یزد بوده که در معرض تبلیغات تلویزیونی صدا و سیما (شبکه سراسری) قرار گرفتهاند. از این جامعه با استفاده از رابطه کوکران، نمونهای به حجم 420 نفر و به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است که پایایی و روایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ویژگیهای تأیید کننده مشهور بر نگرش نسبت به تبلیغات تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین، نگرش نسبت به تبلیغات بر نگرش به برند تأثیر معناداری دارد. همچنین نگرش نسبت به تبلیغات در رابطه بین ویژگیهای تأیید کننده و نگرش نسبت به برند نقش میانجی ایفا میکند. در واقع استفاده اصولی و علمی از تأیید کنندههای مشهور در تبلیغات میتواند بر نگرش مخاطبین تأثیرگذار باشد.