سهیلا باقری شریف آبادی؛ مجید شریف خدایی؛ محمد اخگری
چکیده
شخصیت پایه و اساس زندگی، درام و نمایشنامه است و ارائه موضوعات در قالب نمایش و با طراحی شخصیتهای باورپذیر میتواند در ارائه مفهوم به مخاطب مؤثرتر عمل کند. چون رادیو، رسانهای است تخیلپذیر و قدرت تأثیر و نفوذش از این رهگذر بیشتر و سریعتر از سایر رسانههاست، این پژوهش به مطالعه و تبیین قواعدی ویژه جهت باورپذیری شخصیت که متناسب ...
بیشتر
شخصیت پایه و اساس زندگی، درام و نمایشنامه است و ارائه موضوعات در قالب نمایش و با طراحی شخصیتهای باورپذیر میتواند در ارائه مفهوم به مخاطب مؤثرتر عمل کند. چون رادیو، رسانهای است تخیلپذیر و قدرت تأثیر و نفوذش از این رهگذر بیشتر و سریعتر از سایر رسانههاست، این پژوهش به مطالعه و تبیین قواعدی ویژه جهت باورپذیری شخصیت که متناسب با محدودیتها و امتیازات این رسانه شنیداری باشد پرداخته است و میتواند پیوندی عمیقتر بین نمایشنامه رادیویی و مخاطبانش برقرار نماید. در این پژوهش، از دو روش کتابخانهای و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است بدینمنظور پنج نمایش رادیویی با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و شخصیتهای اصلی این نمایشها با توجه به مبانی نظری (نظریه مایرز ـ بریگز) در چهار مقوله اصلی (درونگرایی/ برونگرایی، حسی/ شهودی، متفکر/ احساسی، قضاوتگری/ دریافتگری) مورد تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اغلب شخصیتها در دو دسته خلق وخوی مفهومپرداز و آرمانگرا قرار میگیرند که این امر با واقعیت بیرونی و آنچه در جامعه مشاهده میشود متناقض است و همین مسئله موجب دوربودن شخصیتها از واقعیت و در نتیجه عدم باورپذیریشان نزد مخاطب خواهد شد. بنابراین، براساس یافتههای پژوهش میتوان اینگونه نتیجه گرفت که شناخت درست نویسنده از خلق وخوی شخصیتی که طراحی میکند و تطبیق آن با شخصیتهای واقعی و آنچه در زندگی واقعی جریان دارد، میتواند در خلق شخصیتهای باورپذیر، مثمرثمر باشد.
حسن بشیر؛ علیرضا رحمانی
چکیده
شبکه انگلیسی زبان پرس تی وی بهعنوان مهمترین درگاه رسانهای جمهوری اسلامی ایران به سوی مخاطبان انگلیسی نیازمند تدوین چارچوبهای سیاستی متقن و مبتنی بر دانش و تخصص میباشد. آنچه مقاله پیشرو بدان میپردازد، ارزیابی و بررسی روند سیاستگذاری رسانهای شبکه پرس تی وی در قبال بازنمایی تصویر ایران میباشد. اهمیت تصویر ایران با توجه ...
بیشتر
شبکه انگلیسی زبان پرس تی وی بهعنوان مهمترین درگاه رسانهای جمهوری اسلامی ایران به سوی مخاطبان انگلیسی نیازمند تدوین چارچوبهای سیاستی متقن و مبتنی بر دانش و تخصص میباشد. آنچه مقاله پیشرو بدان میپردازد، ارزیابی و بررسی روند سیاستگذاری رسانهای شبکه پرس تی وی در قبال بازنمایی تصویر ایران میباشد. اهمیت تصویر ایران با توجه به آرمانهای رسانهای جمهوری اسلامی در راستای معرفی صحیح و شفاف ایران به مخاطبان خارجی و مقابله با تصویر منفی ساخته شده توسط رسانههای غربی و جریان اصلی بر کسی پوشیده نیست. این پژوهش در مرحله گردآوری داده با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، برنامه ایران را بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق تصویرسازی ایران در شبکه مذکور مورد مطالعه قرار داده و همینطور با مصاحبه نیمه ساختهمند با خبرگان این حوزه و تحلیل مضمون مصاحبههای مذکور چارچوبهای حاکم بر سیاستگذاری رسانهای این شبکه در قبال تصویر ایران را شناسایی و ارزیابی میکند. در پایان با تطبیق مدل مختار در زمینه سیاستگذاری با روند سیاستگذاری موجود در شبکه پرس تی وی و همینطور سنجش برنامه ایران، خلاءها و نقاط ضعف اصلی این فرایند درخصوص بازنمایی ایران تشریح شدند. عمدهترین نقاط محل اشکال درخصوص فرایند سیاستگذاری شبکه پرس تی وی درخصوص بازنمایی تصویر ایران مربوط به شیوههای مخاطبشناسی و نیازسنجی مخاطب برای تأمین محتوای در مرحله تبیین مسأله و همینطور نقص در سیستم دریافت بازخورد از اقدامات اجرایی و اصلاح فرایندهای عملیاتی براساس بازخوردهای دریافتی میباشد
اصغر فهیمی فر؛ علی شیخ مهدی؛ اسدالله غلامعلی
چکیده
علیّت یکی از مهمترین دغدغههای بشری و از بنیادیترین مفاهیم فلسفی است. فیلسوفان غربی که اندیشه آنها، در این پژوهش مورد مطالعه است، از دوران باستان تا معاصر رابطه بین علّت و معلول را از چند نظر بررسی کردهاند. فیلسوفان سنتی و کلاسیک، بهویژه ارسطو، رابطه علّی را ضروری و قطعی دانستهاند. به این معنا که این رابطه بر اصل ضرورت بنا ...
بیشتر
علیّت یکی از مهمترین دغدغههای بشری و از بنیادیترین مفاهیم فلسفی است. فیلسوفان غربی که اندیشه آنها، در این پژوهش مورد مطالعه است، از دوران باستان تا معاصر رابطه بین علّت و معلول را از چند نظر بررسی کردهاند. فیلسوفان سنتی و کلاسیک، بهویژه ارسطو، رابطه علّی را ضروری و قطعی دانستهاند. به این معنا که این رابطه بر اصل ضرورت بنا نهاده شده است و هر پدیدهای در جهان، ضرروتاً علتی دارد. در روایت کلاسیک که معمولاً فیلمهای هالیوودی نمونه آن هستند، علیت مهمترین عنصر است که وحدت و انسجام پیرنگ داستانی را تضمین میکند. به سبب آنکه علیت در سنت فلسفی ارسطو، ضروری بود، در روایت سینمایی کلاسیک نیز رابطه علت و معلول براساس اصل ضرورت است. این رابطه در روایت سینمایی پست مدرن بهصورت تصادفی در میآید. به نظر میرسد تغییرات رابطه علّت و معلول در اندیشه فلسفی، موجب دگرگونی علیّت در ساخت روایی فیلمها شده است. به این علت که روایت در سینمای ایران و فیلمهای داستانی بازتاب و انعکاس روایت در سینمای غرب است، این پژوهش تلاش دارد علاوهبر تحقیق و اثبات تأثیر علیّت در فلسفه بر رابطه علت و معلولی در روایت سینمایی، فیلم سینمایی طعم گیلاس(1378) را بهصورت هدفمند و به روش تحلیلی ـ توصیفی مورد تحلیل محتوایی قرار بدهد، تا دگرگونی روایت از طریق تغییر در روابط علت و معلولی بررسی شود.
طاهره جولانی؛ محمدرضا پهلوان نژاد؛ حسن خجسته باقرزاده
چکیده
در این پژوهش، کارکرد نشانهشناسی لایهای بهمثابۀ روش تحلیل متن در پی.اس.ای.های شبکۀ رادیویی سلامت مورد بررسی قرار میگیرد تا لایههای نشانهای موجود در این قالب مهم و نو برنامهسازی رادیو و سازوکار و ارتباط لایهها و رمزگان تشکیلدهندۀ آنها مشخص شود. در پژوهش پیشرو پنج پی.اس.ای. از مجموع ده پی.اس.ای. پخششده در نیمۀ اول سال ...
بیشتر
در این پژوهش، کارکرد نشانهشناسی لایهای بهمثابۀ روش تحلیل متن در پی.اس.ای.های شبکۀ رادیویی سلامت مورد بررسی قرار میگیرد تا لایههای نشانهای موجود در این قالب مهم و نو برنامهسازی رادیو و سازوکار و ارتباط لایهها و رمزگان تشکیلدهندۀ آنها مشخص شود. در پژوهش پیشرو پنج پی.اس.ای. از مجموع ده پی.اس.ای. پخششده در نیمۀ اول سال 91 به روش نمونهگیری هدفمند به پیشنهاد مشاور شبکه که به یک پی.اس.ای. پیش نمونه نزدیکتر بودند، انتخاب شدند و لایههای نشانهای آنها براساس طرحی از فرزان سجودی و با توجه به رمزگان بکاررفته در آنها مورد بررسی قرار میگیرند؛ سپس لایههای نشانهای شکلگرفته براساس رمزگان زبانی و غیرزبانی آنها بررسی میشوند. رمزگان و نشانههای زبانی، غیرزبانی و همچنین عناصر پیرازبانی و روش رمزگشایی آنها در متون رادیویی تابعی از لایههای رسانه (شنیداری)، عنوان (شبکه، گروه و...)، پیام (موضوع، مضمون، پیام)، قالب (پی.اس.ای، برنامۀ تعاملی، مسابقه و جنگ، خبر و...)، نوع برنامه (زنده یا تولیدی)، مدتزمان ارائه (کوتاه یا بلند)، زمان پخش برنامه (صبحگاهی، ظهرگاهی و...) و مخاطب آن متن است. رمزگان غیرزبانی شامل موسیقی و افکت و عناصر پیرازبانی حول محور رمزگان زبانی انتخاب میشوند و رمزگان زبانی خود تابعی از زیرلایهای به نام پیام است که زیرمجموعۀ لایه موضوع است. رمزگان زبانی رمزگان گرداننده و لایۀ پیام، در این قالب برنامه، لایهگرداننده نامیده میشوند. موسیقی بهعنوان اصلیترین نشانه در عوامل غیرزبانی، در قالب آگهیهای خدمات عمومی بهندرت نقش تداعیگری دارد و عموماً بهعنوان موسیقی فاصله و جزء رنگآمیز صوتی کاربرد دارد.
مرتضی شمس؛ محمد مهدی فرقانی
چکیده
پژوهش کیفی پیشرو که با روش اتنوگرافی انجام گرفته است، به دنبال پاسخ به این سؤال است که شبکههای اجتماعی مجازی در تولید شایعات انتخابات سیاسی در کشور چه نقش و کارکردی دارند؟ جامعه آماری پژوهش، صفحات فارسی زبان شبکه اجتماعی اینستاگرام است که در انتشار اخبار انتخاباتی، دو ماه قبل و دو ماه بعد از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی ...
بیشتر
پژوهش کیفی پیشرو که با روش اتنوگرافی انجام گرفته است، به دنبال پاسخ به این سؤال است که شبکههای اجتماعی مجازی در تولید شایعات انتخابات سیاسی در کشور چه نقش و کارکردی دارند؟ جامعه آماری پژوهش، صفحات فارسی زبان شبکه اجتماعی اینستاگرام است که در انتشار اخبار انتخاباتی، دو ماه قبل و دو ماه بعد از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری سال 1394 فعالیت داشتهاند. از میان این صفحات قابل مشاهده به عنوان چارچوب نمونهگیری،40 صفحه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با مصاحبه آنلاین با 17 نفر از صاحبان این صفحات و تحلیل کیفی دادههای حاصل از آن، مهمترین ویژگیهای شبکههای اجتماعی مجازی در امر تولید شایعات سیاسی در زمان انتخابات و مهمترین منابع تولید این شایعات در شبکههای اجتماعی مجازی مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، امکانات تعاملی، تولید و انتشار محتوا توسط کاربر، تشکیل گروههای دوستانه، ویژگیهای چند رسانهای و همچنین سطح گسترده ارتباطات میان فردی، از مهمترین ویژگیهای شبکههای اجتماعی مجازی در امر تولید و انتشار شایعات در جامعه است. پژوهش نشان میدهد شایعات انتخاباتی در ایسنتاگرام با اهداف تبلیغات سیاسی، ایجاد ناآرامی در فضای انتخابات، سرگرمی، تولید نفاق بین اعضای جامعه، مخدوش کردن اصل انتخابات و عدم وجود دموکراسی واقعی در فرایند اجرای آن، کاهش انگیزه افراد جهت شرکت در انتخابات و تخریب نامزدهای رقیب و احزاب مخالف از سه منبع اصلی گروههای اپوزیسیون داخلی و خارجی، فعالان سیاسی در احزاب و ستادهای انتخاباتی هریک از نامزدها و عموم مردم در شبکه اجتماعی اینستاگرام تولید و انتشار مییابد.
فائزه تقی پور؛ سپهر خلجی؛ آسیه معینی
چکیده
این پژوهش، با هدف بررسی مؤلفههای فرهنگی مجموعه انیمیشنهای پربیننده کودکان انجام یافت. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی بود. جامعه آماری شامل 15 قسمت مجموعه انیمیشن باب اسفنجی، شلوار مکعبی تولید شده توسط کمپانی نیکلودین بود و همه این انیمیشنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین یافته های به دست آمده در پنج گروه اصلی ...
بیشتر
این پژوهش، با هدف بررسی مؤلفههای فرهنگی مجموعه انیمیشنهای پربیننده کودکان انجام یافت. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی بود. جامعه آماری شامل 15 قسمت مجموعه انیمیشن باب اسفنجی، شلوار مکعبی تولید شده توسط کمپانی نیکلودین بود و همه این انیمیشنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین یافته های به دست آمده در پنج گروه اصلی شامل: ارزشها، هنجارها، ضدهنجارها، نمادها و هویت دسته بندی شد. نتایج نشان داد که این مجموعه کارتونی با ارائه و تبیین ارزشهای اجتماعی، دینی و اقتصادی و هنجارهای قانونی در جامعهپذیری مخاطبان نقش داشته، الگوهای رفتاری در برقراری انواع روابط اجتماعی را معرفی کرده و خشونت، بیاحترامی به دیگران و رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی را نیز در معرض دید بینندگان قرار می دهد. همچنین در این کارتون از نمادهای غیرکلامی برای انتقال پیامها بسیار استفاده شده است. این مجموعه انیمیشن از انواع نمادها در جهانی کردن هویت تمدن غربی بهره گرفته بهطوری که بیننده در هر جای دنیا که باشد با فرهنگ امریکایی کاملاً ارتباط برقرار میکند. مؤلفههایی مانند ارزش اجتماعی، خشونت، نمادهای غیرکلامی و هویت تمدن غربی در مجموعه انیمیشن «باب اسفنجی، شلوار مکعبی» بیشتر بکار رفته و به هنجارها در مقایسه با ارزشها و ضدهنجارها کمتر پرداخته شده است.
مهدی منتظرقائم؛ محمد حسن یادگاری
چکیده
در این مقاله با استفاده از تحلیل روایت از منظر اقناعی، دو مستند سیاسی درباره «انقلاب اسلامی ایران در سال 57»، مورد مطالعه قرار گرفتهاند. مستندهای مورد نظر «به روایت دربار» و «ایران و غرب(قسمت اول)» بهترتیب محصول صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه بیبیسی میباشند. برای دستیابی به تحلیل روایت این دو مستند ...
بیشتر
در این مقاله با استفاده از تحلیل روایت از منظر اقناعی، دو مستند سیاسی درباره «انقلاب اسلامی ایران در سال 57»، مورد مطالعه قرار گرفتهاند. مستندهای مورد نظر «به روایت دربار» و «ایران و غرب(قسمت اول)» بهترتیب محصول صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه بیبیسی میباشند. برای دستیابی به تحلیل روایت این دو مستند سیاسی، به شیوه تحلیل رتوریکی روایی، ده مقوله محوری پیشنهاد شده است. این مقولهها عبارتند از: راوی شخصیتها 3 . نقطه دید 4. فاصله روایی 5. نقطه شروع 6. اطلاعات پیش فرض 7. تسلسل و علیت روایی 8. مانع و تضاد 9. چرخش 10. پایانبندی. استفاده از این مقولهها در تحلیل روایت مستندها به عنوان ابزارهایی نیرومند در ژانر سیاسی، این امکان را میدهد که وجوه و لایههای پنهان ارتباطی برای متقاعد سازی مخاطبان کشف و درک شود. نتایج نشان میدهد کرد که شبکه بیبیسی برای ساخت مستندی سیاسی، «روایت» را بهمثابه یک عمل اقناعی تلقی میکند تا با شیوهای لطیف به ارائه هدف و گفتمان خاص خود برسد. حال آنکه مستند«به روایت دربار» در قالب محصولی از جانب واحد مرکزی خبر، بهواسطة خبرنگاران، تولیدکنندگان، پژوهشگران و تدوینگران خبری تولید شده است و ظرافتهای فیلم مستند که مهمترین آنها روایت است در آن لحاظ نشده است. درواقع در اولویتگذاری تولیدات صداوسیما، مستند و مستندسازی امری تخصصی لحاظ نشده است و سایه تولید خبری بر روی این قالب تلویزیونی مشاهده میشود.
احمدرضا معتمدی
چکیده
هوگو مانستربرگ در سال ۱۹۱۶ بهعنوان نخستین نظریهپرداز فیلم بر مبنای فلسفه ایدهآلیستی کانت به تجزیه و تحلیل هنر نوپدیدار سینما مبادرت ورزیده است. بسیاری از تحلیلگرانی که پس از وی به تحلیل و واکاوی نظریة فیلم وی «فتو پلی: بررسی روانشناسی و زیباییشناسی فیلم» پرداختهاند، بر این اعتقاد بودهاند که مانستربرگ علت مادی یا ...
بیشتر
هوگو مانستربرگ در سال ۱۹۱۶ بهعنوان نخستین نظریهپرداز فیلم بر مبنای فلسفه ایدهآلیستی کانت به تجزیه و تحلیل هنر نوپدیدار سینما مبادرت ورزیده است. بسیاری از تحلیلگرانی که پس از وی به تحلیل و واکاوی نظریة فیلم وی «فتو پلی: بررسی روانشناسی و زیباییشناسی فیلم» پرداختهاند، بر این اعتقاد بودهاند که مانستربرگ علت مادی یا مادة خام سینما را «ذهن» تلقی میکند. بنای این نوشتار بر آن است که ثابت کند، مانستربرگ همچون نظریهپردازان نئورالیست مادة خام سینما را واقعیت میداند، اما به این علت نظریة خود را مبتنی بر ادراک استعلایی کانت استوار کرده است و اعتقاد بر القای وحدت کامل به شیء دیداری را بر پرده سینما از طریق غلبه بر واقعیت بیرونی و اعطای شاکله درونی به شیء بر قاعده ساختارهای پیشینی فاهمه قرار داده است، سینما را چونان «فرایند ذهنی»، هنر نمایش «ذهنیت» بازشناسی میکند. پس برخلاف نظر عمده شارحان وی، مانستربرگ علت مادی یا مادة خام سینما را «ذهن» تلقی نمیکند، اینکه وی سینما را هنر ذهن باز میشناسد معطوف به کارکردهای سینما متناظر با تجربة ادراکی و سایر کنشهای ذهنی است. روش تحقیق در این نوشتار برمبنای پژوهش کتابخانهای و تحلیلی ـ توصیفی است.
رضا فرخ نژاد؛ عزیزالله سالاری
چکیده
مقاله بر آن است بر مبنای دو نظریه «چارچوبسازی» و «طرحذهنی»، انواع اینفوگرافیک را بهعنوان یکی از مؤثرترین راهکارها برای بهبود درک مخاطب و انتقال موفق پیامهای رسانهای معرفی نماید.بر این اساس 37 اینفوگرافیها و موشنگرافیکهای پخش شده در برنامههای غیرنمایشی و غیرخبری شبکههای یک، دو، سه، چهار و پنج سیما طی سال ...
بیشتر
مقاله بر آن است بر مبنای دو نظریه «چارچوبسازی» و «طرحذهنی»، انواع اینفوگرافیک را بهعنوان یکی از مؤثرترین راهکارها برای بهبود درک مخاطب و انتقال موفق پیامهای رسانهای معرفی نماید.بر این اساس 37 اینفوگرافیها و موشنگرافیکهای پخش شده در برنامههای غیرنمایشی و غیرخبری شبکههای یک، دو، سه، چهار و پنج سیما طی سال 1396 به صورت تمامشماری، با رویکرد نشانهشناسی لایهای و با استفاده از الگوی «سلبی» و «کاودری» بررسی و تحلیل شده است. یافتهها نشان میدهد این شبکهها 37 اینفوگرافیک پخش کردهاند که از این تعداد، 12 مورد ایستا، 19 مورد متحرک و 6 مورد چند رسانهای است. تحلیل نشانهشناختی آثار نشان میدهد، میزان استفاده از نشانههای شمایلی بیشتر و موفقتر بوده ولی نظامهای نشانهای به کار رفته، در تولید معنا موفق نبوده و کمتر به جنبههای دلالتی آن پرداختهاند. از نظام نشانهای تصویری استفاده مطلوبی نشده است و عموماً کارکردی تزئینی داشتهاند. نظام نشانهای کلامی بیش از هر نظام دیگر بر کل آثار سیطره دارد در حالی که کاربرد موشن یا اینفوگرافی سادهسازی مفاهیم پیچیده به زبان تصویر است. نسبت گفتار به گرافیک نامتناسب است، از شیوایی، سادگی و ایجاز برخوردار نیستند. در بعد نوشتاری نیز ناخوانا بودن واژگان، انتخاب نامناسب قلم به لحاط تناسب گرافیکی با کل اثر، آنها را در تولید معنا و جذابیتهای بصری ناکام گذاشته است. در نشانههای حرکتی، حرکتها ناچیز و کارکردی معناساز ندارند. عموماً آثار از اهداف و کارکردهایی که بر یک اینفوگرافیک مطلوب مترتب است (اطلاع رسانی، رابطه بصری اثر و اطلاعات و ...)، کاملاً به دور بودند. البته استفاده مناسب از نشانههای شمایلی، موسیقی مناسب، نریتورهای توانمند و پژوهشهای برنامهای را میتوان از نقاط قوت اینفوگرافیهای پخش شده به شمار آورد.
جواد طباخی ممقانی؛ محمدعلی هرمزی زاده؛ مجید کریمی
چکیده
پژوهش پیشرو با هدف مقایسه نقش سبکهای رهبری تحولآفرین و خدمتگزار در توانمندسازی کارکنان صداوسیمای مرکز مازندران انجام شد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و روش پیمایشی که ابزار جمعآوری اطلاعات متغیر مستقل پرسشنامه استاندارد رهبری تحولآفرین (باس و آولیو، 2000)، پرسشنامه رهبری خدمتگزار (قلیپور و حضرتی، 1388) و متغیر وابسته پرسشنامه ...
بیشتر
پژوهش پیشرو با هدف مقایسه نقش سبکهای رهبری تحولآفرین و خدمتگزار در توانمندسازی کارکنان صداوسیمای مرکز مازندران انجام شد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و روش پیمایشی که ابزار جمعآوری اطلاعات متغیر مستقل پرسشنامه استاندارد رهبری تحولآفرین (باس و آولیو، 2000)، پرسشنامه رهبری خدمتگزار (قلیپور و حضرتی، 1388) و متغیر وابسته پرسشنامه توانمندسازی کارکنان (اسپریتزر و میشرا، 1995) بود. روایی ابزارها از نوع روایی صوری و پایایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای سبک رهبری تحولآفرین 956/0، برای سبک رهبری خدمتگزار 968/0 و برای توانمندسازی کارکنان 900/0 بدست آمد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان سازمان صدا و سیمای مرکز مازندران که در مجموع 369 نفر و حجم نمونه با فرمول کوکران 188 نفر بدست آمد و نمونهگیری طبقهای تصادفی انجام شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بین مؤلفههای رهبری تحولآفرین و خدمتگزار و تمامی ابعاد آن با توانمندسازی کارکنان رابطه مستقیم و معنیداری وجود دارد. مقایسه سبکهای رهبری تحولآفرین و خدمتگزار نشان میدهد که رابطه سبک رهبری خدمتگزار با توانمندسازی کارکنان سازمان صداوسیما، قویتر از رابطه سبک رهبری تحولآفرین با توانمندسازی کارکنان میباشد. نتایج رگرسیون نشان میدهد از میان متغیرهای سبک رهبری تحولآفرین، متغیر نفوذ آرمانی 368/0 توانمندسازی کارکنان را پیشبینی میکند و از میان متغیرهای سبک رهبری خدمتگزار، متغیر قابلیت اعتماد ۵۳۰/۰ و متغیر مهرورزی ۳۷۸/۰ قابلیت پیشبینی متغیر توانمندسازی کارکنان را دارا میباشند.